من و همسرم عاشقانه هم را دوست داریم.

صمیم-۲۹و اندی سن!- 12ساله ازدواج کرده-همسر و پسرکش رو میپرسته- عاشق تر از اونا کسی هست؟

من و همسرم عاشقانه هم را دوست داریم.

صمیم-۲۹و اندی سن!- 12ساله ازدواج کرده-همسر و پسرکش رو میپرسته- عاشق تر از اونا کسی هست؟

ته چین بادمجون

آقا قبل از نوشتن اینا بگم که این استاد شومپز ما یه کلاس گذاشت و وقتی دو انگشتی! حساب کردم دیدم توی یه روز اندازه ۵۵ روز کاری من که با جون کندن فرقی نداره (مثل الان!!) خانم پول در آورد.خب نوش جونش. یک و دویست اونم برای نصف روز کلاس فان گذاشتن هر کسی رو ذوق زده و امیدوار به زندگی میکنه؟ نمیکنه یعنی ؟!!!!نوش انگشتای هنرمندش البته.....

خب بنا به رای اکثریت قراره کله پاچه با سس بز بو داده درست کنیم!!!!!(نیششش!!)

ظاهرا کوکو سه رنگ و ته چین بادمجون بیشتر طرفدار داشت.

ته چین بادمجان

مواد لازم:

بادمجان چند نصف!!! شده از درازا و  سرخ کرده  ۴عدد(بابا یعنی بامجون رو پوست بگیرید و بعد از درازا چند قسمت باریک کنین و بذارین سرخ شه و روغتش رو هم بگیرید تا ترد شه!!سخت بودیعنی؟)

برنج ۲ پیمانه  (باید بگم که بپزین و ابکش کنین و بذارین خوب آبش بره یعنی ؟!!!)

برنج ته چین همیشه زنده تر از برنج های معمولی باید برداشته شه.یعنی کامل کامل پخته نشده باشه.چون قراره تو فر بپزیمش.

ماست ترش   ۲ پ    /////

 یه چیزی تو مایه های سس ماکارونی (گوشت و پیاز خرد شده و فلفل دلمه ای و کمی هویج نگینی و پودر آویشن و چند حبه سیر  و رب و کمی کوچولو نمک) 

زرده تخم مرغ  ۳ عدد )(فقط زرده!! وگرنه کوکو میشه ته چینتون!!)

نمک و گلاب و هل و زعفران آب کرده  و روغن به میزان  ذائقه شما بستگی داره .

طرز تهیه :

مایه ته چین: زرده های تخم مرغ رو با گلاب و ماست ترش و هل و زعفران آب کرده و بامقداری نمک  و چند قاشق روغن مایع خوب هم میزنین و این مایه زرد پر رنگ رو میذاریم نیم ساعتی بمونه تا مزه ها با هم قاطی شن.

حالا اون بادمجون ها که داشتیم ! یادتونه که؟ اون ها رو دور قاب بچینین!!و بدیدن مادر شوهرتون بخوره !!! نه ببخشید همه رو کف تابه بچینید و کمی آب و نمک بهش  بزنین و بذاریمن روی حرارت کم نرم شه و از تردی در آد!(یکی نیست بگه خب مگه از اول مرض داشتیم که تردش کردیم؟!!) بعله!مرض داشتیم.خوبه؟  هی تو حواس آدم وسط حرف زدن شلوار کردی!!!!  پرت میکنن ملت حالا چرا روغن بادمجونه رو بگیریم؟چراش!!!!!برای اینه که روغن اضافی اش غذا رو دنبه پلو!! نکنه!

حالا از اون مایه ته چین(همون زرد رنگه)که نیم ساعتی حداقل مونده  فقط در حد چند قاشق بریزین ته ظرفی که قراره توش ته چین درست کنین و روغن هم ریختین و روغنه داغ داغ شده..بهتره ظرف تفلون باشه و البته مستطیل شکلش خوشگل تره چون برای برش دادن ته چین کار بهتر میشه.حالا مهم نیست!!!نیگاش کن!! یهو ول کرد رفت ظرف بخره برا من!!!بیا بابا بذار کارمون رو بکنیم.

بعد برنج رو که آب کش کردیم با مایه زرد رنگ داخل یه بزرگ کاسه بزرگ خوب مخلوط کنین همچین که رنگ  پلوهه زرد جیغ!! بشه.و این مخلوط رو بریزین روی اون مایه کمی که ته ظرف به عنوان ته دیگ ریخته بودین ( همون دو سه قاشق  مایه زرد منظورم بود) و خوب روی برنج ها رو صاف کنید.مامیخواهیم بادمجون  بین دو لایه  مایه گوشتی شبیه سس ماکارونی  قرار بگیرن.پس روی برنج ها یه لایه سس گوشتی (غلیظ و  کاملا بدون اب باشد)میریزیم و بادمجون ها رو ردیف  روش مرتب میچینیم فقط کنار های ظرف رو نباید تا دو سانت بادمجون بذارین چون قراره بادمجون ها و گوشت ها کاملا لای پلو مخفی بشن  و یهو سورپرایز کنن ملت رو!!!!دوباره روی بادمجون ها رو گوشت میریزین و خوب با پشت قاشق فشار میدین فقط برنج له نشه منظورم اینه که مواد به هم نزدیک بشن و ته چینمون یکدست در بیاد.بعد روی اینا رو باز برنج زرد  بریزین و یه فویل روی ظرف بکشین و بذاریم یه ساعت توی فر با درجه ۱۶۰ طبقه دوم از پایین بمونه.البته روی گاز هم میشه گذاشت با حرارت کم.یادتون نره دسته های ظرف رو اگه پلاستیکی هستن حتما با فویل جداگانه بپوشونید تا بوی بزغاله سوخته نگیره خونتون!!!!  اول کار چند تا سوراخ کوچولو با خلال دندون هم روی فویل برنج ها درست کنین تا بخارش بتونه در بیاد.

تزیین:

وقتی ته چین دم کشید و خوب پخته شد توی یه ظرف خوشگل برش گردونین و با چاقوی تیز مربع مربع برش بزنین.چون ته چین قطر داره و کلفت شده دقت کنین مربع ها یه اندازه باشن.حالا این مربع ها رو با فاصله از هم بچینین و روشون رو شکل خرگوش در آرین.یعنی  روی هر کدوم یه حلقه   نازک هویج بذارین که میشه صورت خرگوش و دو تا گوش هم به شکل برگ از پوست نازک خیار در آرین  و دو طرف کله خرگوشه بذارین و با نوک خلال دندون به کمک ماست چکیده سفت روی صورت خرگوشه  چشم و دهن بذارین  و کمی هم مغز پسته خلال دورش بذارین.ترکیب این ها با زردی خوشرنگ ته چین معرکه است.

من که درست کردم و خیلی خوشمزه شد.

کوکوی سه رنگ دفعه بعد.

و اما از خودم: پدر جون رو دوباره بردیم بیمارستان چون ظاهرا محل عمل نیاز به مراقبت بیشتر داشت و خدارو شکر به خیر گذشت.اینقدر من ادا بازی در آوردم و خندوندمش که فک کنم دوباره جر بخوره پدر جون!!!!!!

میخوام ازشون بپرسم  ش ی اف  مسکن رو گذاشتین موندم چی بگم! میگم پدر جون استعمال کردین؟ میگه چی رو؟ میگم همون قرص ها رو!!!!! میگه نه! قرصهام رو که میخورم استعمال نمیکنم که!!!! میگم نه اون قرصها نه!!!! اون قرص درازا رو!!!؟ میگه نه اون کپسول ها(چرک خشک کن) رو نباید دیگه بخورم موردی نداره!! میگم ای بابا!!!! کردین ؟ میگه چی رو (باز خوبه نگفت کی رو ؟!!!)گفتم هیچی !!!! منظورم این بود که پانسمان رو پرستار عوض کرد؟ میگه آره دخترم. علی که شاهد این مکالمه است میگه چرا داری جون میکنی اینقدر؟ خب راحت بپرس دیگه؟!!!!!!  منم  گفتم خب  بعد اینهمه مدت محبت دیدن از پدر جون روم نمیشه با این سن و سال  بهشون  بگم اونا رو کردین توی  ک و ..... یا نه؟

نظرات 38 + ارسال نظر
sara سه‌شنبه 20 فروردین 1392 ساعت 16:11

maskhare ba oon tozi dadanet halam be ham khord los

پرنیان شنبه 26 فروردین 1391 ساعت 11:22 http://delk00k.persianblog.ir/http://

با سرچ ته چین اومدم اینجا .... کلی هم خندیدم ! مرسی !

ساسوشا سه‌شنبه 22 مرداد 1387 ساعت 03:08 http://www.sasosha.blogfa.com

احساست رو درک می کنم...

خانومی یکشنبه 6 مرداد 1387 ساعت 11:45 http://khannomi.blogsky.com

وای هر روز میگم امروز از دستور آشپزیت استفاده میکنم ولی این .... گشاد نمیزاره و دوباره تو خونه غمباد مزمن می گیرم چی درست کنم
خواهشا ادامه بده تا من اگر همش آوردم کنف نشم
ممنون خانوم هنرمند

لنا یکشنبه 6 مرداد 1387 ساعت 09:17

نمیدونم چه فکری کردی که جوابمو ندادی .......معذرت می خوام ولی اینجا تو منگنه ام به هیچ کس هم چیزی نمیتونم بگم

لنا جان من نمیتونستم نوشه ات رو تایید کنم چون ممکن بود دوست نداشته باشی .از طرفی هیچ آدرس وب یا ایمیلی برام نذاشته بودی.ضمن اینکه اصلا به من نگفتی موقعیت سنی و کاریتون رو و چند ساله که ازدواج کردین و بچه دارین یا نه و اصلا دوستش داری و خیلی چیزای دیگه.ازت خواهش میکنم بهم بگو چه جوری بعدش بتونم جواب بدم بهت.
کاملا دوست درم کمکت کنم.نگران نباش عزیزم.

طلا یکشنبه 6 مرداد 1387 ساعت 08:53

سلام پدر شوهرم همون باباست دیگه کی این عروسا می خوان این رو قبول کنن(نیشخندددددددددد)
من ته چین درست کردم خیلی خوشمزه شد شوهر جونم خیلی خوشش اومد هی قوربون صدقم شد منم هی خودم رو لوس کردم (خنده)

noora یکشنبه 6 مرداد 1387 ساعت 05:12

salam man dorost kardam kheili khosh maze shood manoonnn mamnoon

نداورفیعه شنبه 5 مرداد 1387 ساعت 20:59 http://neda-rafieh.blogfa.com/

سلام از وب ما دیدن فرمائید منتظر شما هستیم

سارا شنبه 5 مرداد 1387 ساعت 18:13

سلام صمیم جان از وبلاگ عروس اینجا اومدم از طرز فکرت و نظری که اونجا گذاشته بودی خوشم اومد من از تو یکم کوچکترم ولی حرفات خیلی به دلم نشست چون من هنوز ازدواج نکردم راستی می خوام امروز چیلی چیکن درست کنم باید خوشمزه باشه

میریام شنبه 5 مرداد 1387 ساعت 16:33 http://bpanjare.parsiblog.com

سلام.
خاله من کوفته تبریزی می خوااااااااااااااااام!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

خانمه شنبه 5 مرداد 1387 ساعت 12:01 http://he-and-she.blogfa.com/

آدم خود به خود تمرکز نداره سر کلاس . وای به حال این که استاد اینقدر خودش شیطون باشه .
صمیــــــــــــــــــــــم من دلم از این غذا خوشمزه هات میخواهدددددددد :((

پریسا شنبه 5 مرداد 1387 ساعت 10:25

ای بابا باز نمیشه چیه کلی عکس گذاشتم بدو

پریسا منظورم اون آدرسه بود که داده بودی.....

لبخند شنبه 5 مرداد 1387 ساعت 08:19 http://lazatezendegi.persianblog.ir

مایوس نباش 000من امیدم را در یاس یافتم....مهتابم را در شب....عشقم را در سال بد یافتم...و هنگامی که داشتم خاکستر میشدم گر گرفتم...

سلام دوست خوبم .......

با مطلبی جدید در مورد "لزوم آموزش صحیح رابطه جنسی" به روز کردم...
خلاصه مطلب....برای بسیاری از زنان جوان در ایران عدم آشنایی با رابطه‌ی جنسی، اندام تناسلی خود و حتى ارضای جنسی و در مواقعى راه‌های مختلف جلوگیری از حاملگی باعث دشواری‌های زیادی در زندگی زناشویى می‌گردد. رابطه‌ای که می‌تواند زندگی دو انسان را زیباتر، گرمتر .......

این مطالب فقط جنبه آموزشی برای زوجهای عزیز که به فکر لذت بردن بیشتر از زندگی هستند

منتظر حضور سبز و پر مهرت هستم

یاس شنبه 5 مرداد 1387 ساعت 01:11 http://myrules.blogfa.com

سلام
خوبی؟ من نه از غذا خوردن لذت میبرم و نه بلدم با 23 سال سن غذا درست کنم ولی همچین که شما تعریف میکنی هوس میکنم برم همشون رو درست کنم:)
فقط میشه صمیم جان یه لطفی بکنی و اگر دوربینی چیزی دم دستت هست یه عکس بگیری از این غذا ها بذاری؟
یکمم منو دعوا کن که برم اینا رو درست کنم:)
ایشالا حال پدر شوهرت زودی خوب بشه
انقده خشحال میشم وقتی میبینم هر بار که میام تو پست جدید داری دستت درد نکنه
شاد باشی بوس!

X جمعه 4 مرداد 1387 ساعت 21:04 http://stillness.blogfa.com

من این غذاهارو نمی تونم درست کنممممممممممم! یعنی تنبلم دیگه...............! صمیم یه پست از اون مفصلا که قبلن می نوشتی بنویس تا همش بخندیم و دلمون واشه!

[ بدون نام ] جمعه 4 مرداد 1387 ساعت 20:35

مرسی خوشمزه شد...امروز درست کردم ...اگرچه..ولش کن اصلن...

پریسا جمعه 4 مرداد 1387 ساعت 15:42

ای بابا صمیم کجایی پس؟ باز رفتی غذا درست کنی یا پدر شوهره رو دقش بدی؟ به اون یارو سر زدی؟
من فردا داستان اشناییمونو میذارم با عکس عقدمون. دوست داشتی بیا.

باز نمیشه صفحه برام!!!(گریهههههههههههه)

لیلی جمعه 4 مرداد 1387 ساعت 15:06 http://fereshteroyaha.blogfa.com/

سلام صمیم جان از وبلاگت خوشم اومده

ته چینت هم حرف نداشت

راستی بابا جونت بهترشد؟

با اجازت لینکت میکنم

یاسمن جمعه 4 مرداد 1387 ساعت 14:10 http://mehrabooni-sedaghat.blogfa.com/

کاش عکسشم گذاشته بودی!!۱

پادلمه جمعه 4 مرداد 1387 ساعت 12:10 http://www.padolmeh.persianblog.ir

هیچ معلومه کجایی
نگران پدر جان شدیم

noora جمعه 4 مرداد 1387 ساعت 03:07

thank you thank you man raftam dorost konamesh thankyouuuuuuuuuuu

سارا کوانتومی پنج‌شنبه 3 مرداد 1387 ساعت 21:20 http://zdz.persianblog.ir

چقدر وقت می داری برای پختن این غذاها؟

سارا کوانتومی پنج‌شنبه 3 مرداد 1387 ساعت 21:19 http://zdz.persianblog.ir

اول

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 3 مرداد 1387 ساعت 20:35

چقدر بی ترررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررربیتی تو.ای بمیری صمیم با اون .....
نچ نچ نچ .خجالت داره ه ه ه ه.قباحت داره.فضاحت داره.وقاحت داره.بلاهت داره .فجاعت داره.رذالت داره آدم اینجوری در مورد پدر شوهرش بنویسه.
مسی

چطوری میراثی جون؟ چه عجب این ورا دختر؟

رونالی پنج‌شنبه 3 مرداد 1387 ساعت 16:56 http://www.ronali.blogfa.com

ای صمیم نمکی!
دمت گرم!چه دستور جامعی!
به ماجرای پرسش از بابات هم کلی خندیدم!
خیلی گوگولی هستی
کاش یه عکس دور از خودت میگذاشتی ببینیم با ذهنیتمون جوری اور نات!
ممنون به من و چشمام!لطف داشتی
بازم بیا..........

پریسا پنج‌شنبه 3 مرداد 1387 ساعت 14:06

سلام آشپزباشی. دستت درد نکنه این ته چینه باید چیز خوبی باشه. هر چند من زیاد رابطه خوبی با انواع ته چین ندارم.به قول برادر شوهرم مثل پاره آجر میمونه.
بیچاره پدرشوهرت از دست تو چی میکشه؟ بنده خدا باید مرضیشو تحمل کنه یا سولات بی ناموسی تو رو!!!

پریسا جان اونی که گفتی برا من فیلتره...
قضیه چی هس حالا؟

مدی پنج‌شنبه 3 مرداد 1387 ساعت 10:33

عروس خوب و ماه و آشپز قابل کیه صمیم جون
ماشالله ماشالله بش بگیم

طلا پنج‌شنبه 3 مرداد 1387 ساعت 09:32

سلام ممنون از طرز تهیه غذای خوشمزت مکالمت با بابات خیلی خنده دار بود انشاءالله پدر زودتر خوب بشن

ممنونم.
پدر شوهرم بودند.

بهار پنج‌شنبه 3 مرداد 1387 ساعت 09:31 http://nashenase-hamdel.blogsky.com/

منم منتظر کوکوی سه رنگت هستم اما تو رو خدا موادی رو بگو که همه تو دست و بالشون هست. آخه خودت بگو من برم سویا سس از کجا بگیرم در حالیکه هیچ غدایی هم بلد نیستم باهاش درست کنم. مگه اینکه به یانگوم بگم بیاد کمکم کنه :)

به جاش رب انار ترش بریز... خیلی فرقی نداره.

یارو پنج‌شنبه 3 مرداد 1387 ساعت 09:24

به به دیگه شدی یه پا آشپز آن لاین...چه کاریه برو توی سایت و هر جور غذایی رو البته جدید نه از این زپرتی ها..برا خودت پرینت بگیر...نکنه می خای بگی ...اصلا؛ ولت کنم بهتره...

کفشدوزک بدون کفش پنج‌شنبه 3 مرداد 1387 ساعت 01:11 http://www.eham.blogfa.com





این آق علی چه حالی داره میکنه با این خانم آشپوزش :دی
ولی واقعا مرسی صمیم جونی که زحمت میکشی واسمون مینویسی :*
این ته چین که میشه حس کرد چیز خوشمزه ای در میاد
ولی فقط من تو کف قیافه ی این خرگوشه موندم
خدایی من تصور سازیم قویه
ولی هر چی فشار آوردم نشد دیگه !!!
میترسم به چای خرگوش چیز دیگه ای در بیاد آبرو ریزی بشه
غششششششششش

راستی ؟؟ ... حتما ماست باید ترش باشه ؟؟ آخه ماست ترش از کجام بیارم بالام جان؟‌
خندهههههه
یعنی باید ماست رو بذاریم تو آفتاب ترش بشه ؟؟!!


منتظر کوکوی 3 رنگ هستیم !!!
دینگ دینگ

بازم مرسی {گل}

ماست ترش واجبه...
دقیقا.تو آفتاب....

احسان پنج‌شنبه 3 مرداد 1387 ساعت 00:03

اه اه موش کور بخوردت ایکبیری :))

جواد(به کسر جیم) چهارشنبه 2 مرداد 1387 ساعت 20:17 http://jevad.blogfa.com

...

خاتون چهارشنبه 2 مرداد 1387 ساعت 20:14 http://khatoonnameh.blogfa.com

صمیم جان

اینقدر به مزه هایی که میپرونی در وسط برنامه ی آشپزیت خندیدم که هیچی یاد نگرفتم.

لیلی چهارشنبه 2 مرداد 1387 ساعت 18:56 http://fereshteroyaha.blogfa.com/

سلام دوست من اولین باره که به وبلاگ خوشمزه شما اومدم .خیلی خوشم اومد.

شدم جزء مشتریای پروپا قرص.راستی خوشحالی دیگه هم بخاطر اینه که اول شدم.

هما چهارشنبه 2 مرداد 1387 ساعت 16:06

صمیم جون کاش عکس این غذاهایی رو که دستورشون رو می نویسی هم بگیری و بگذاری توی وبلاگت.ته چین بادمجون که خیلی خوب بود. منتظر کوکوی سه رنگ هم هستیم. مرسی

حنا چهارشنبه 2 مرداد 1387 ساعت 15:22

اولش که دستت درد نکنه.
بعدش اون شیاف مسکن که میگی ُ یه بار یه خانم دکتر که دوستم هم بود واسم تجویز کرد. اولش اصلاْ واسم جالب نبود. اما از زور سردرد استعمال (!) کردم. توپ بوداااا. همچی سردردم خوب شد . . .

پادلمه چهارشنبه 2 مرداد 1387 ساعت 14:52 http://www.padolmeh.persianblog.ir

سلام
حالا کرده بود تو ک
راستی صمیم جون جان این رژیم با این غذا قشنگ تناسب داره دیگه یعنی چاقی در کار نیست که
راستی با یکی دو مطلب هستیم خدمتتون
رایمهس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد