من و همسرم عاشقانه هم را دوست داریم.

صمیم-۲۹و اندی سن!- 12ساله ازدواج کرده-همسر و پسرکش رو میپرسته- عاشق تر از اونا کسی هست؟

من و همسرم عاشقانه هم را دوست داریم.

صمیم-۲۹و اندی سن!- 12ساله ازدواج کرده-همسر و پسرکش رو میپرسته- عاشق تر از اونا کسی هست؟

انتخاب با شما ...

این یک هدیه کوچک است از من-صمیم- به همسر خوبم علی. من این وبلاگ رو قراره به عنوان هدیه سورپریز ازدواج (دومین سالگرد) به علی هدیه کنم و اینجا از خودمون بنویسم و اینکه چطور شد عشق ما توی تمام این ۱۰۵۰ روز یا به عبارتی ۳۵ ماهی که از اشناییمون میگذره همچنان گرم و محکم تر از روز اول باقی مونده اونهم نوشتنی بدون خود سانسوریو بدون نگرانی از خوندن یادداشتهام به دست غریبه ها.

علی هنوز از این هدیه خبر نداره و قراره ۱۵ مرداد ۸۵ ببینتش. من با خوندن وبلاگهای بقیه یه وبلاگ خون حرفه ای شدم و با تلخ و شیرین های دلهاشون آشنا.و این جوری بود که تصمیم گرفتم منم لحظه هامو ثبت کنم.از وبلاگ نویسی هم سررشته ای ندارم و اگه نظر یا کمکی دارین ممنون هم میشم.

پس به سلامتی تولد وبلاگ عاشقونمون روز ۳۰/۲/۸۵ برا همتون شادی آرزو میکنم و دعوت میکنم بازم به کلبه بی ریای ما سر بزنین.

لینک
۸۵/۲/۳۰ - صمیم

      ۳۰  اردیبهشت  85 که شروع به نوشتن کردم اینجا  نمیدونستم نوشتن روزی  همه چیزم میشه. بعضی  چیزها و هنرها  رو تست کرده بودم ولی به قول معروف  دستم بهشون نچسبیده  بود . من میدونستم  نوشتن رو دوست دارم ولی  هیچ وقت  تا اون موقع نفهمیده بودم توانایی  اش رو هم دارم ..این طوری قوی و منسجم ....تجربه های  پراکنده ام  متمرکز روی  شعر  قطعه و  نظم بود .روی  دفتر  و جزوه بچه های  دانشگاه ..روی  سوالات سر  جلسه کنکور  دانشگاه آزاد ..روی  برگه ایی که مامان هنوز داره بعضی هاشون رو ...این ارث رو از  پدربزرگم دارم ..توانای نوشتن و اینکه نوشت های  ارزشمندش رو بعدها روی  ورق های کوچیک و  دفترچه های  دست ساز  پیدا کردند ..منسجم نشد  هیچ وقت . ولی  من وقتی  نوشتم ..دیدم یک چیزی   جوونه زد . اولین پست من در  وبلاگ نویسی   برای وقتی بود که تازه دو سال بود  خونه ی  خودم بودم .سه سال بود با همسری  اشنا شده بودم و  الان ده ساله ...ده سال ... و  هفت ساله که می نویسم ..مرتب ..کم و زیاد ..ولی  مستمر ...الان اون جوونه ی  کوچولو  به سن یک بچه بامزه کلاس اولی  رسیده ..اولین هفت رو گذرونده ..من با نوشتن  اینجا و  در  وب  قبلیم که گاهی  از  خوندن نوشته های  خودم حتی شرمسار  هم میشم  از  نوع نوشتنم ..کلماتم و..و بعد به خودم میگم ببین  آدم شدی  انگار  کمی ...من با نوشتن با دنیایی از  ادم ها ..تجربهه ا ....راستی  ها و  کژی ها  آشنا شدم ...اذیتم کردند ..دروغ گفتند بهم ..تهمت زدند .. قهر  کردند ...فحش  دادند ..ولی  کنارش  بسیار بیشتر و بیشتر بودند کسانی که دست تو دست هم قدم زدیم ...من گریه کردم ..اون ها  گریه کردند ..من خندیدم ..صدای  خنده هاشون تا اینجا هم رسید ..چقدرررررررررررررر ایمیل و  کامنت خصوصی  داشتم که از شعف  شنیدن این حرف ها و تاثیر من روی  اون ها  حس کردم بزرگترین نعمت خدا رو دارم  تو دستام ..توی  دلم ..چقدر  تشکر  قلبی و زبونی  کردم از  اونایی که بهم بال و پر  دادند ..تشویقم کردند ... هلم دادند جلو ..و گفتند  تو میتونی ..برو ..بنویس ..من مادر شدم با من بودید ..باردار بودم  لحظه لحظه هام رو گفتم بهتون ...برای مادرم ..برادرم..همسرم نوشتم ..خوندید و تسلی  دادید و  شادباش  گفتید و  تبریک ... ولی  نوشتن در دنیای مجازی غیر واقعی رو همسرم فقط مجازی و  غیر واقعی مید  ونه ...خیال پردازی های آدم های  حسرت زده میدونه .  میگه چه اعتمادی  هست که فلانی راست بگه..زندگیش همین باشه ..من هیچ وقت تشویق نشدم برای  این توانایی بزگم از طرفش ..  

اون سالی که مسابقه وبلاگ نویسی برگزار شد و من بدون اینکه لینکی بدم یا درخواستی  کنم رتبه هفتم یا هشتم شدم رو  یادمه . هنوز  هم اعتقاد دارم خیلی  ها ناشناخته موندن که بهتر  می نوشتند ...که اسیر  بی عدالتی شدند ..که جاشون  رو گرفتم ..ولی  سرم رو بالا بردم جلوی  همسرم ...کمی باورم کرد ...نگاهش  عوض شد ...کمی  البته ..بعد  د ر مسابقه بعدی که به من سرویس  چینی  دادند ..لوح سپاش و  سکه گرمی ....من سرویس رو هدیه دادم  حتی طرحش رو ندیدم ...همون تهران  دادم دوستی رسوند به صاحب اصلیش ....و سکه رو کادو  دادم به مناسبتی به یکی  از  آشنایان ..و لوح رو نگه داشتم ..همسرم بعد از  اون جدی  تر  بهم نگاه کرد ..به این بخش  بسیار با اهمیت از زندگی  من ..بسیار  مهم ..که توش  انعکاس  خودم رو می دیدم ... نهایت  سالی  شاید یک یا دو بار بخونه اینجا رو ..شاید هم بیشتر  ..نمیدونم..مطمئن نیستم ...نشون نمیده هنوز که اهمیت خاصی  میده ..نگاهش  اما کمی  عوض شد ..کمی بیشتر ...تا اینکه  یک روز  گفت اگر  خواستی  کتاب بنویسی ..روی  من حساب کن ... قبلا همیشه بهم میگفت هنر رو باید بشه به چند نفر نشون داد ..این تابلوی  نقاشی ..این شعر ...این  کار هنرمندانه ..ولی  من چطوری  می تونم وبلاگ تو رو به بقیه معرفی کنم وقتی  تمام زندگی  مون رو نوشتی  و میدونی چقدر  اسیب پذیر میشه در  دنیای  واقعیت  ها؟ ...شاید حق داشت ..ولی وقتی شعرهام رو به مربی موسیقیش  نشون داد و اون گفت به همسرتون بگید حتما ادامه بدن ..من باز سرد شدم ..من برای دل خودم می نوشتم ..نه  کاسبی و  بیزنس  کسی ...وقتی برای برنامه رادیویی  گفتند متن بنویسم براشون و  مصاحبه دادم و  تایید شد  باز  هم ننوشتم ..من برای  دل خودم میخوام بنویسم ..من بارها از محبت شماهایی که رفتید و رای  دادی  استفاده کردم ... حتی سو استفاده کردم ..باید بهتون بگم ..باید  اعتراف  کنم در  جاهایی بوده که گفتم بله ..من می نویسم ...بانوی نویسنده  هشتم ( یا مثلا نهم )ایران شدم  و لوح تقدیر دارم ...میدونم توصیف کاملی  نیست .. میدونم قمپز  در  کردنه بوده  بیشترش ..ولی  وقتی  این جمله رو میگم و تحسین رو توی  چشم های طرف میبینم ..یاد  شماها می افتم ...ولی  میخوام اوج این ارزش رو بگم براتون ..بله ..کسی من رو در  دنیای واقعیت  هنوز  تشویق  نکرده برای قلمم ..برای  توصیفم ..برای  طنز  کلامم ..من بسیار  حقیقت نویس هستم ..دروغ نمی نویسم..همهی  راستی  ها رو هم نه البته ..حتی  خواهرم نمیدونه وب دارم ..مادرم ..خاله ام ..نزدیکانم ..بیشتر  دوستانم .. و این سخت هست خیلی ...اما ..اما ..شماها انقدر بهم گفتید که بیشتر و بیشتر باورم شد ...و شدید ارزشمندترین داشته های من ..گله  هم بکنیم ..شکایت ..غر  هم بزنیم ...باز  هم هم رو دوست داریم ..من شماها رو .شما نوشته های من رو ..شاید  خودم رو هم ... ..علیرغم این همه باز هم احترام قائلم برا همتون  ..انگشت شمار بوده قهرهای  وبلاگی  دوستان با من ..ولی  میدونند که من تعریف های خودم رو دارم ..ممکنه یک روز  رمزی بنویسم ...بیشتر  از  خودم و دنیام بنویسم ..زاویه های  تاریکم رو ... ولی باید  حس امنیت داشته باشم اول از  همه ..برای  نشون دادن یا ندادن یک عکس  گاهی  اونقدر  با دوستی  چونه میزنم که خسته میشیم  جفتمون ..ولی حسم به اینجا عوض نمیشه  .من به شما ها نیاز  دارم ..به نوشتن ..هنوز بعد از  8-7 سال تعداد کامنت ها ذوق زده ام میکنه ..بعضی  نوشته هاتون مدت ها درگیرم میکنه ..ذهنم رو ...زندگیم رو حتی ...باور  کنید من خیلی وقت میذارم برای فکر کردن  به اونایی که از من سوال میکنند و راهنمایی  میخوان .این لطف و  اعتمادشون رو میرسونه ولی  من در  مقابل  شماها حس مسوولیت هم دارم ..شاید  نشون ندم ..جواب  کامنت ندم  همیشه ...لینک نکنم  همه رو ..حتی اونایی که هفته ای  حتما بهشون سر میزنم ...ولی  وقتی  بگید صمیم ..میگم جانم ...چکار کنم برات ... 

  

برای  من سخته خیلی ..که برم وب حتی دوستی رو بخونم و ازش رمز بخوام ...غرو  نیست ..باور  کنید ..خواستن آسون نیست برام ...ولی  این بار از شماها میخوام اگر  فکر  می کنید  من و نوشته هام ارزش  رای دادن رو داره   رای بدید ..من در  دنیای بیرون به لوح های  حتی  دلخوش کنکی   هم دلخوشم ...دوست دارم همسرم ببینه حرف های  الکی و  خاله زنک و بیخود و وقت هد ر دادنی نیست حرف های  من و شماها ...الان تایید اون شاید  برام اون اهمیت  و اولویت خیلی مهم  رو نداشته باشه ولی بی اهمیت هم نیست  ...دوست دارم ببینه من دیده شدم ..شناخته شدم ..تشویق شدم  ..حتی  اگر  کسی  اسم و رسم واقعیم رو ندونه ... حتی اگر  بواسطه دوستی و اشنایی با من اشنا شده باشند ..حتی اگر شده یک صلوات همراهی  کردند و رفتند ...اگر  باعث شدم لبخند بزنی ..اگه دلت باز شده حتی باری یک لحظه ..اگه به خودت و رابطه ات کمی  متفاوت نگاه کردی  حتی  ساعتی ..اگه من تاثیری داشتم  یا فکر کردی  دوست داشتی  نوشته هامو ...  

  اینجا سر بزنید برای رای  دادن به وبلاگ مورد  علاقه تون در  مسابقه بهار  92 پرشین بلاگ ...(با صدای رها اعتمادی ) ...صمیم  منتظر  رای  شماست ... 

 

http://www.persianweblog.ir/articles/show.aspx?id=1108 

 

 

 

بعدا اضافه شد : 

 

درباره نظر سنجی وبلاگی کمی بیشتر بدانیم

این نظر سنجی بهترین وبلاگ وب فارسی از نظر مخاطبان توسط سایت پرشین وبلاگ و به حمایت سایت وبلاگ فستیوال و پرشین بلاگ برگزار میشود

شرایط شرکت در نظر سنجی به شرح زیر میباشد

  1. هر شخصی حتی اگر وبلاگ نویس نباشد میتواند در این نظر سنجی شرکت کند
  2. هر وبلاگی از هر وبلاگ سرویسی میتواند در این نظر سنجی شرکت داده شود
  3. وبلاگهایی که بر روی دامنه .COM ، .IR و غیره هستند میتوانند در این نظر سنجی شرکت داده شوند
  4. وبلاگهایی در نظر سنجی شرکت داده میشوند که فیلتر نشده باشند و یا با قوانین جمهوری اسلامی ایران منافاتی نداشته باشند
  5. هر شخص با یک ایمیل میتواند به پنج وبلاگ رای دهد
  6. هر شخص نمیتواند به یک وبلاگ بیش از یک بار رای دهد.   

   برای  شروع به این  صفحه برید :  

http://vote.persianweblog.com/Voter/Create 

 

اول ایمیل خودتون رو وارد کنید . 

بعد به وبلاگ یا وبلاگ هایی که دوست دارید رای بدید . 

(به هر وبلاگ فقط یک بار رای  دهید  )   

http://alisa50-50.blogsky.com
http://alisa5050.persianblog.ir

 

 

فقط  من مرحله سوم که تایید ایمیل خودمون بود رو ندیدم ... 

بچه ا هنوز  مشکلی هست ؟ 

اوه متوجه شدم .بعد وارد ایمیل  خودتون میشید و تایید  می کنید که اون ایمیل از طرف شما بوده ... اسپم باکس رو هم چک کنید  حتما .شاید اونجا رفته باشه.(مرسی مامان نیکان)

نظرات 108 + ارسال نظر
غزال دوشنبه 30 اردیبهشت 1392 ساعت 18:06 http://mygoldendays.persianblog.ir

جقدر این پست قشنگ بود خیلی زیاد. از همون هایی که به عمق جان ادم میشینه.
مرسی جرقه ای شدی که بریم رای بدیم.ممنون عزیزم

afsi دوشنبه 30 اردیبهشت 1392 ساعت 17:29

salam samim jan
azizam
man hamishe be belaget nemiyam
vali gahi vaghta k miyam az naveshtehat lezzat mibaram
raftam bet ray dadam azizam
ishala k emsal aval mishi golam

soha دوشنبه 30 اردیبهشت 1392 ساعت 17:00

صمیم جون، آدرس وبت رو قبول نمی کنه. میگه موجود نیست

نرگس دوشنبه 30 اردیبهشت 1392 ساعت 16:56

سلام صمیم جان،

تولد 7 سالگی وبلاگت مبارک :)

شارینا دوشنبه 30 اردیبهشت 1392 ساعت 16:17

حل شد
یه چیزی بگم اینکه نوشتی چقدر می ارزم یه جورایی ایهام داره.1 اینکه همسرت متوجه شن تو نویسندگی چقدر قابلی2 اینکه پرسیدی چقدر می ارزم. اونقدر می ارزم که بهم رای بدین...
دومی و اصلا دوست ندارم. به روحیاتت نمیخوره. یه جورایی عوضش کنی بهتره

شارینا دوشنبه 30 اردیبهشت 1392 ساعت 16:11

صمیم جون رفتم رای بدم اما چون وبلاگت پرشین بلاگ نیس نمیشه ایمیل هم درست کردم که رای بدم اما نشد

نسیم دوشنبه 30 اردیبهشت 1392 ساعت 15:51 http://bardiajeegar.blogfa.com

صمیم من اون پست اول وبلاگت رو یادمه
دوستم قبل از اینکه بگی من به صمیمکمون رای دادم
مطمئنن که رتبه خوبی خواهی آورد

مرضی بلژیکی دوشنبه 30 اردیبهشت 1392 ساعت 15:13

صمیم عزیز...اکثر اوقات که میام اینجا تشویق میشم که یه وبلاگ داشته باشم...اما میدونم خیلی سخته...و تو این سختی رو خیلی خوب مدیریت میکنی...ما حتما حمایتت میکنیم...واقعا حس میکنم موفقیت تو موفقیت منه...موفقیت انتخاب من!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد