من و همسرم عاشقانه هم را دوست داریم.

صمیم-۲۹و اندی سن!- 12ساله ازدواج کرده-همسر و پسرکش رو میپرسته- عاشق تر از اونا کسی هست؟

من و همسرم عاشقانه هم را دوست داریم.

صمیم-۲۹و اندی سن!- 12ساله ازدواج کرده-همسر و پسرکش رو میپرسته- عاشق تر از اونا کسی هست؟

هلوووووووی پوست کنده و عکس

 

 

۱۳۷     ۱۴۷   عدد کامنت منتظر  تایید و پاسخ هستند ... 

 به زودی  انشالله ..  

آقا یک خراب کاری و بلایی سر همسری  آوردم که بفهمه  کار من بوده تیکه تیکه قیمه قیمه قورمه قورمه ام میکنه!! حضرت آقا رفتند حمام  بعد فرمودند  صمیم جان لطفا به من سفیداب (روشور بده) گفتم اوه ههه ..مگه الان کیسه میکشه دیگه کسی ؟!! گفت برای  پیلینگ پوست میخوام! آقا ما هم تنبلی  کردیم گفتیم ببین همون جا یکی  هست ..گفتند  تازه هست دیگه؟ منم گفتم اره بابا ...مامان جون تازه آورده برامون. این در  حالی هست که آخرین باری که کیسه کشیدم قبل از متولد شدن این بچه بود  کلا ..بعد همسری رفت و  یک ساعت بعد اومد بیرون ..خب من توضیح ندادم که اون  روشور ؟!! مربوطه متعلق به کمی  ماقبل ساسانیان بوده و من تو  اسباب کشی  همین جوری  آوردمش و  پلاستیک  سفیداب های  تازه نمیدونم کجاست الان!! یعنی  میدونستم ..ولی خب  دور از دسترس بود ..لبه مبل نبود  یعنی!!  

 

اقا  ایشون اومد بیرون از حمام ..دهن من باز ..چشم من  گرد ..چرا این ریختی  شدی  تو  مرد؟!! یعنی  بدبخت بی شانس رفته روی صورتش رو کیسه کشیده با اون  ماده تاریخ مصرف گذشته!! و  آی  اینم دون دون و سنگ  وار شده بوده .یعنی حالت سنگ ریزه پیدا کرده قتی  پودر شده ..خب  میگم که متعلق به ماقبل تاریخی ..ژوراسیکی .. اینا بوده   ..به سلامتی  شبش که شد ما دیدیم این صورت سبزه همسری شده گوله گوله  لکه های قرمز ...خدا مرررررررررررررررگم ..حالا چکار  کنیم ..مهمونی هم میخواهیم بریم ...گفتم بیا پنکک من رو بزن بهتر شی ..نگاه از اون نگاه ها که ما گفتیم البته خب نه ..نمیشه دیگه ...بعد  پیشنهاد دادم بیا روش کرم بزن ..نه اونم نمیشد ..انقدر  بد  کنده کنده شده بود  که خیلی ضایع بود ..روز بعد روش  حالت زخم شد!!! داشته باشید همسری  قصدش پیلینگ بود چی شد ..بهش میگم حالا چرا نگفتی برای صورت میخوای ؟ میگه مگه فرقی میکنه ..نشد اعتراف کنم خب من اگه میدونستم برای  چی می خواد  بهش  خوبش رو می دادم ..آقو امروز که چند روز  گذشته  تیکه تیکه قهوه ای شده ..یعنی  دیروز  لا مصب  اومد اداره من .. منو زد زیر بغلش برد فروشگاه  خرید کردیم برگشت دیدیم چند نفر  همکار  تازه  هستند  که هم رو ندیده بودند اینا ...خدای بزرگ ..آقا با این وضع ؟!!  و من به چند تا همکار  جدیدم همسری رو  معرفیش کردم و   خودم به سقف نیگاه کردم وبمیرم برا خودم ..همکارام با تعجب به من نگاه میکرددند که بهت نیماد  این سلیقه ات باشه!!!!! بابا به خدا شوهرم  بهتر  از  اینی  هست که میبینید ..بگذریم .نمیدونند که زیر این قیافه  قلوه کن! قللللللللللللللللبی از طلا میتپه واسه من که ....طفلک همسری از  ترسش  سه روزه اصلاح نکرده ..فکر کنید  یک اقایی که نمیذاشت  یک دونه مو در بیاد روی صورتش حالا شده یک اقای  قهوه ای  تیکه تیکه لکه لکه دار!! ته ریش در اومده..اصن خود خود   هلوووووووووووووو ...... یعنی بفهمه من  کردم این کار رو  کلا پوستم درسته کنده شده توش  لبریز از  کاه شده به موزه حیات وحش  تحویل داده خواهد شد ...  

 

دیروز  مامان همسری برای دومین بار  در  این چند سال زندگی  مشترک ما  که ده سال هست دیگه به من تلفنی فرمودند  به همه فامیلامون هم گفتم ..به مامانت اینا هم گفتم ..که ده تا دختر  خوب و  خانم تو ایران باشند اولیش صمیم هست ....واییییییییییییییییی داشت از دهنم میپرید بگم  البته اول هم شدم ها یک جاهایی ....ولی  خدا رحم کرد .. این حرف من رو خیلی  خوشحال کرد ..گفتنش  حداقل از  مامان خودم بعید  هست مثلا چه برسه به مادر شوهر  ..که البته واقعا کم از  مادری  ندارند برای من . دیروز  هم برای مامان جون اینا  مهمان اومده بود از شمال که هتل داشتند و گفتند بعد از  تسویه یکی دو روز  هم مزاحم شما میشیم ..بعد  خانمه اونجا بود من از سر کار  داشتم گپ هر  روزه  تلفنیم رو با مامان جون انجام می دادم که گفتند فلانی اومده تو نمی شناسش ..ندیدیش البته ..منم گفتم  کی  ..و وقتی  آدرس  دادند  من گفتم نهههههههههه ایشون رو دیدم که ..اون طرف هم بنده خدا میگفت من دیدم صمیم جان رو .گوشی رو گرفت و حال و  احوال ..من یادم اومد  پسرک با بچه چهار ساله اینا  عید تاب بازی میکردند و  بچه با مغز خورد زمین و ما هول کردیم و  سرش قلمبه شد و پسرک هم بدو بدو اومد گفت مامانی جون ..من ننداختمش از رو تاب  رو زمین ها ..خودش با کله افتاد  ..و فهمیدیم قضیه چی بوده و خنده دار هم بود اوضاع ...خلاصه من به ایشون گفتم  کله شکسته ی من چطوره ...؟ خوب شد  کوچولوتون ؟ امان از شیطنت بچه ها ..اونم گفت به لطف خدا..فدات شم ..خوب شده ..ما هم خوبیم ..بعدا شب که با مامان جون حرف میزدم فهمیدم طرف اصلا اونی که من فکر میکردم نبوده و اینم کم تنیاورده و   حرفرو ادامه داده و  الان نوه بزرگ هم داره .. من هی  میگم چقدر صدای این زن  تو سه ماه شکسته شد ..چقدر  مسن شد صداش ..هی به  او نشک میکردم نه به خودم!!!  شکرت خدا .. همه چیز رو در  حق ما تموم و  فول  خلق کردی!!!! یعنی من نذاشتم تف مامان جون خشک بشه که من بهترین عروس تو ایران هستم (باز خوب شد  رتبه اسیایی  نداد به ما وگرنه چی میشد!!)..زدم کلا سیستم و میستم تعریف از  عروس و عروس تعریفی و این صوبتا رو آباد  کردم!!! بابا من جنبه ام حدی  داره خو!! الان  جنبه ام درگیر  تبریکات دوستان هست ..قل قل میکنه این تعریف ها میریزه بیرون حروم هدر  میشه ...    

 

روز  هشتم تمرین ثروت ارسالی از  کائنات(امروز  ده  تیر)    :   60 هزار  تومن تا این لحظه   ... 

روز  هفتم ..سیصد هزار تومن واریزی به حساب شخصی خودم   غیر منتظره  

منتظرم گزارش هاتون هستم  در  مورد تمرین شما  

  

حالا الوعده وفای قول من..... به پاس تشکر ویژه از دوستان همیشه همراهم و لطف همیشگیشون  

این  هم پسرک  

این   هم   خودم

  

عکس ها هر دو امسال

  

به زودی  حذف خواهد شد .لطفا سیو نشود .  

  

  عکس ها بعد از  ۵ روز  حذف شد . برای  گل روی دوستانی که اعلام کرده بودند  چرا اینقدر  زود عکسا رو حذف میکنی .

 

خووووووووووووب بیییییییییییییییید ؟

  

  

 

 

نظرات 160 + ارسال نظر
مریم بانو دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 18:08

سلاممممممممم بانوی خوش تیپ میگما عجب پس نانازی داری دوس داشتم پیشم بود هزارتا بوسش می کردم جگرم خدابرات نگه داره مادر بشه عصای پیرو کوریت

چه دعای بامزه ای ..مرسی مریم بانو

~مریم~ دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 17:50

صمیم جان؟؟؟ آخه همسری گناه داشت!! ایشاا.. زودتر صورتش خوب می شه. بخاطر این تمرینی که گذاشتی و بخاطر راهنماییت (جواب دادن به سوالم) خیلی خیلی ممنونم. تا الان که خیلی عالی بوده. توی قرعه کشی فامیلی نفر اول اسممون افتاد! و چیزهای دیگه که خیلی امیدوارم می کنه. راستی، بعد از چهل روز دیگه نباید ادامه بدیم؟
چه عکسای نازیماشاا.. یونا چقدر بزرگ شده. خیلی خیلی خوشحالم از اینکه به خواننده هات اعتماد داری و حتی بدون رمز عکس می ذاری. بهترین ها رو برات آرزو می کنم.

چرا هر دوره اش 40 روزه هست ...
چه جالب ..راست میگی ..؟قرعه شانس میخواد و امید واری ..

قربونت بشم .مرسی .فقط تو به این موضوع اشاره کردی ..

فروغ دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 17:32 http://frooq.mihanblog.com

وای چقدر دوست داشتنی ! هم خودت هم پسرک

مرسی فروغ جان

فافا دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 17:19 http://www.manonafasiim.mahtasin.com

بیچاره همسریت دلم سوخت

خوب شده الان ...

هدی دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 17:00

صمیم جان قربونت من چرا همش کتاب غیرمنتظره هدیه میگیرم؟ دریغ از پول خواهر جان. در ضمن عکستون هم بسیاررر زیبا بود

قیمت هدیه رو بنویس دختر جان ..عالیه ..کاش منم زیاد کتاب هدیه بگیرم ..البته دوستی کلی برام فرستاده کتاب ...

رز دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 16:48

چقد لاغری ایول.

جانننننننننن
ذوقمرگ میشویم

مامان خانومی دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 16:19 http://asemanema.blogfa.com

راستش من دوره 40 روزه ثروت و برکت رو شروع کردم . اما دریغ از یه یه قرونی

صبر کن ..صبر ..این طوری در مورد کائنات حرف نزن ...تو منتظر پول نیستی انگار ...دریغ ..این کلمه رو دیگه نگو .. باشه ؟

شیما دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 16:17

منم تبریک میگن بهتون!و کلا خیلی خوشحالم از بودنتون از بودن وبلاگتون!

مرسی شیما جان

آتوسا دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 16:11

عکس پسرک : هزار ماشالا ... چه گلی ! خدا حفظش کنه . الهی ماچش کنم اون لپاشو ! عکس خودت : اولا مرسیییییییی دوم خب حق داری این قدر استتار کنی آخه واقعا بضیا قاطی پاتین ممکنه بهت گیر بدن .... فک کن حالا می خواستی بیای جایزه تم بگیری ؟! خدا مهرسا رو حفظ کنه ولی چرا این قده مانتوت گشاده ؟ شلوارت گشاد ... اصن چرا سیااااااااه ؟! ها ها ها ؟! آخه لباسات باید به شخصیتت بییییاااان که . تو که این قده مثبت و شادییی ماشالا . ماشاتیدم لباس اداره اس ؟ آره ؟

مهرسا اگه نبود واقعا راهی جز چشم پوشی از جشن هم نبود ...
ببین بععد از خوندن کامنت تو چند روز بعد دنیایی لباس شاد برام رسید ..هدیه و غیر منتظره ..
عالی بود ....
مرسی .

مامان خانومی دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 15:59 http://asemanema.blogfa.com

وای من به موقع رسیدم و عکسا رو دیدم و بسی خوشحالم الان . کلا من عاشق اینم که وبلاگی ها رو ببینم .

تبریکات صمیمانه ما را هم بپذیرید

ممنونم مامان خانومی

h دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 15:37

به به صمیم جون نازی.بوس.جانم پسرکو کوپولی.اسفند دود بده.اینجا ساحل پلاژ حسینی نوشهر نیس عایا؟

پسرک محمود آباد
خودم رامسر

شیطون بلا دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 15:21

سلام صمیم خانوم

خسته نباشین با این لپای پسرک

همچین گفتین لپ داره یکی یک و نیم کیلو هوس کردم جای شیرینی اول شدنتون جای شیرینی خامه ای از لپش سه تا گاز بزنم

آقا ما همون شیرینی خامه ای رو میخایم
آخه این طفلی پسرک که لپی نداره
مگم نکن صمیم خانوم
اینقدر از طفلی بد تعریف نکن
کجای پسرک تیلی و چاقه یا بقول هم مهدیش ( متین ) رو میگم کجای پسرک ( گنده بک ) ه
بابا پسرک تیپش ورزش کاریه از اینایی که بزرگ که میشن خوش استیلن
تازه همش هم باید از دست این دخترای ورپریده چشم سفید قایمش بکنی که نه بدزدنش و نه بتونن یک لقمش بکنن
خلاصه خودتون میدونین و این شازده
بزرگ بشه سرش تو خطره
از ما گفتن

یعنی تو پسرک رو به شیرینی خامه ای فروختی!!؟ اصلا از روز اولم مشتری نبودی ..ای مشتری نما!!!
اون تعرریفت دلم رو اب کرد مادر ..نکن با مادر بچه!!

من و پسری از هر زاویه ای یک مدلیم ..این زاویه به قول تو ورزشکاریشه ...ببین جان من لپ دیگه یک کیلو و نیمی هم مگه هست ... ؟!!!

مهگل دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 15:17

سلام صمیم جان خوبی مرتب میخوندم نوشته هاتو ولی زوقت کامنت زدن نداشتم فدات ماشالا چه پسر خوشگل و بانمکی داری بزنم به تخته خوب مانکن شدی قیافت دلنشین بود هرچند که واضح نبودی ولی یه نمه از شما تو ذهنم باشه کافیه.
هیچ سرغ نمی گرفتی از من آبجی؟دوس داشتم حداقل بهم ایمیل بزدی؟
این جریان تمرین ثروت از کائنات چیه؟ بشتر میگی شاید ماهم بانک شدیم هه هه هه هه

مرسی مهگل جان ..تو پست بعد و یکی دو تا قبل تر کامل توضیح دادم ..فکر کنم تو کامنت ها هم هست یا توضیحاات بعدی خود پست عروسی و اینا ..

melika دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 15:15

vay samim jun shoma ke kheili khoshheykali mashala :) chera pas man ye tasvire kheili chagh azat dashtam tu zehnam :D sharmande shodam bekhoda... movazebe khodet bash ishala ke har ruz khoshheykaltar o javuntar shi :*

ملیکا من نمیدونم والله چطوری گفتم که همه فکر کردند من غول دریاچه هستم!! آخی ..چه کارتونی بود ..یادش بخیر ..
فدای محبتت ..

شکوه دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 15:12 http://shokooh-afarinesh.blogsky.com

الهیییی،ماشاله یونا چه چالی میندازه لپش،لپشو بچشم، صمیم جون میشه یه عکس تمام رخ هم بذاریییییییییییییی؟؟ من چش و چالم در اومد انقدر با زوم دویست درصد رفتم تو بهر این عکس. دفعه قبلم که گذاشته بودی عکستو من ندیدم.

ببین یواش یواش ...یکهو اینا رو نگو قلبم استاپ میکنه ها !

شیرین دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 15:11 http://nafasammohamad.blogfa.com

سلام عزیزم خوبی؟عکساتو دیدم خیلی ماهین خودت و آقا پسرت
من از روزی که نوشتم 100 هزار تومان غیرمنتظره دستم رسید خیلی کیف کردم

راست میگی ..؟ چه عالی ..شیرین بیا تند تند بگو از دریافتی های اینطوری ات ...

مریم دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 14:48 http://yohoho.blogfa.com

آخ پسرک و با اون چال گونه‌ش و مادرک خوشتیپش :)

چاکریم ..شرمنده نکن دیگه

saeed دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 14:12

من متاسفانه وب ندارم واسه همین آدرس نذاشتم

(توضیح برای توضیح بزرگتر پست پایین)

ایمیل چطور ؟ بلاخره من بدونم این آدم کی هست...
البته خطاب من شما نبودید ..کلی گفتم .

saeed دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 14:07

همسر در صورت شنیدن واقعیت: بعد

تبریک برای عروس برتر شدن
و تشکر بابت عکسا
مدت مدیدیه اینجا رو میخونم و از اول شدنتون واقعا خوشحال شدم چون تو پست هم گفته بودین براتون مهمه بازم تبریک

تشکر از محبت شما ...

سهیلا دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 14:04

پسرت خیلی با مزه است
خودتم نه خیلی چاقی خوشگل هم هستی فکر کنم ها
بس که مث من گفتی چاقم چاقم مردم که می بیننت انتظار یه کوه گوشت رو دارن
ولی خوبی خدایی

کوه گوشت ..آی خدا ..مردم منو جمع کنید ..
از دست تو ..

بهار دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 13:56

ماشاا... هزار ماشاا... چشم حسودات همه کور شه الهی خانوم خوش تیپ و خوش هیکل علی آقا

عزیزم ..مرسی

آنا دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 13:45

سلام صمیم جون
من از خوانندهای خاموشت هستم. تبریک میگم که اول شدی عزیزم واقعا نوشته هات به دل میشینه. سلهاست که بلاگت رو میخونم.
اصلا چاق نیستی تو عکس. اتفاقا ً خیلی هم خوشگل و خوشتیپی.چه پسرک ماهی داری. خدا حفظش کنه براتون.

مرسی آنا جان ..
خوشحالم روشن شدی ...کاش ازت آدرس وب داشتم ..تو آنا مامان گل هستی ؟

فرزانه دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 13:39

سلا م صمیم جونم
واقعا بهت تبریک میگم . آفرین
چقدر پسرت نازه ماشالله خودت هم که خوشتیپ
صمیم جون یک سوال در مورد این برنامه دقیق تر توضیح میدی .یعنی هر پولی خرج کنیم هم باید یادداشت کنیم؟ یا فقط پول های غیر مطرقبه؟

هر چیزی که دستت میرسه میخواد نقدی باشه یا هدیه ..قیمت هدیه رو تخمین میزنی میشه دریافتی و به رپ تومان مینویسی
نه خرج ها رو یادداشت نکن ..فقط دریافتی ها ..اعم از هر مدلش .

آفرین دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 13:29 http://mylivesky.blogsky.com/#

صمیم اون چاله های گونه پسرکت منو کشته!

فدات شم ..
آفرین اون تجربه تمیز کردن گاز قبل از سرخ کردن بادمجون اشک تو چشام اورد ....
از دست تو ...

نور دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 13:29

صمیمیییییییییییییییی چییییییییی شدی تاقلا ...اصلا اصل اصلا با تصویر ذهنیه من مطابقت نداشت...واااااااای خیلی خوشحالم
از بس که میگفتی چاقم و قد بلند ..من یک چیزی تو ذهنم ساخته بودم

چند وقت پیش یه کلیپ تو یوتیوب دیدم خیلی خوب بود ... اگر تونستی ببین
you are more beautiful than you think

www.youtube.com/watch?v=XpaOjMXyJGk


قربون چال لپ اون گل پسر ای جان..
من دلم میخواد در یک حرکت خودجوش عکس عروسیمو برات بفرستم.بفرستم آیا؟؟به همین میلت؟؟

ایول مرام .... آره به samim8888بفرست ..بگو کدوم خواننده ام هستی ..بدونم ..
جانم

مهگل دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 13:27

سلام صمیمک
6ساله خواننده ثابتت هستم.گرچه تو من رو نمیشناسی.اما من که تو رو میشناسم.پس در کمال پر رویی به خودم حق میدم بهت بگم این عکست اصلا اصلا قبول نیست.
تایید نکن لطفا این نظر رو.همینجور واسه خودت گفتم شرمنده شی بین خودت و خدای خودت

مهگل ..درد من هم همینه ...من خیلی ها رو نمی شناسم .. فک کن این وسط یک اشنایی در بیاد و من بمونتم و وبلاگی که همه چیز زندگیم توشه ..
حالا تایید میکنم چون نظرت با مزه هست ..
کلک ناشناس من ...

بانوی ناتمام دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 13:22

بابا دست - بوس - اصن سوت ... محشری بانو محشر .

قرررررررررررررربونت بشم ..مرسی ..تو هم بانوی تمام و کمالی ..

مونا دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 13:15

سلام صمیم جون
ماشالا چقدر شما نازید
ماشالا پسرتونم خیلی گوگولیه . آدم دوست داره لپشو بکشه . ای جان
ایشالا همیشه خوش و سلامت باشید .

مرسی مونا جان ..زیبایی در چشم شماست .

off دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 12:37

kaspiane?

بله دریای خزر هست .. ساحل رامسر

طاهره دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 12:34

صمیم جان با توجه به عکس بسیار تعریفی هم هستی.....پاینده باشی و سربلند....

ممنون طاهره جان

سعیده دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 12:03

صمیم جان فقط میتونم بگم خیلی باحالی،‌بیچاره آقای همسر.

ماشالله به آقا پسر گلت،‌چه بانمکه ،‌شما هم که خوش هیکل ،‌حیف که چهره ات خوب معلوم نیست.

شاد و سلامت باشی همیشه.

راستی من یادم رفته بود بهت تبریک بگم ،‌امیدوارم همیشه موفق باشی دوستم.

همه تعریف هات محبت توست ..ممنونم از لطفت .

سی سی دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 11:55

وااااای که این فرشته کوچولو چقدر گوگولی هست و ناز که البته مشخصه به مامان خوشگل و باحالش رفته ایشالله همیشه در کنار هم سالم و خوشبخت باشین عزیزم

سی سی دعات رو دوست داشتم ..مرسی .

نفس دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 11:47

سلام - تازه خواننده شما شدم یعنی از بعد از اعلام نتایج نظر سنجی -از مطالبتون خوشم اومد آروم آروم آرشیوتون رومیخونم با اجازه و خواننده همیشگیتون میشم- برنامه قانون جذب ثروت از کائنات رو هم شروع کردم امروز روز سوم هست و امیدوارم به بخشش از طرف کائنات- خوشحالم که خواننده شما هستم- موفق باشید

انشششششششششششششالله دست پر برگردی برامون تعریف کنی .

باران دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 11:41

سلام صمیم جونی. واااااااااااااای عزیزم خییییییییییییییلی خوشحال شدم برای اول شدنت. چند روزی نبودم الان که اومدم دیدم خیلی ذوقیدم. بیشتر از اینکه اینبار فقط یه ناظر خاموش نبودم و این رآی گیری باعث روشنیدنم شد
این مقام براستی که برازندته بانوی زیبا پسری هم که عزییییزم ماشالله خدا حفظش کنه
لبت همیشه پرخنده صمیم جونم...

فدای تو باران عزیزم

سپیده دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 11:01

اول از همه شیطونکتو از طرف من بگیر فشاربده لهش کن دوم اول شدنت مبارک

چه خطرناک عشق میدی به آدم!!!!
شوخی کردم ..قررررررررربونت بشم ...
اول دوم کردنت هم تو حلقم ..

نیوشا دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 10:59 http://nioushakb@yahoo.com

من تا حالا این پسرک شما رو ندیده بودم... چقدر خوشگل و خوشتیپ و تو دل بروئه صمیم :) ... هزار ماشالله... به تخته هم زدم‌ها ;-)

مرسی نیوشا
چشمات خوشگل میبینند .

مارال و آلنی دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 10:57 http://maraloalni.blogfa.com

صمیم جان من از خواننده های خاموشت هستم البته یکی دوبار روشن شدم قبلا. تبریک میگم به خاطر اول شدنت عزیزم. خوشحالم که یکی از وبلاگهایی که من میخونم این رتبه رو آورده. خیلی روون مینویسی. اصلا درست تصورت نکرده بودم. همیشه موفق باشی.

خدا رو شکر تصورات دوستان به واقعیت کمی نزدیک شد مارال ...
میبوسمت ..ممنونم از همراهی ات .

هیما دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 10:51 http://hima77.blogfa.com

صمیم این چه کاری بود کردی پوستش قلوه کن شد بابا

تا چند سال نیاز به پیلینگ نداره همسری
ممنون از عکسا
گل پسر چه بزرگ شده
خودت هم که ماهی

ای جان ..مرسی مهربون هیما
ببین باید پوستش رو یک وقتایی واقعی بکنم وقتی حرصم میده ..

ستاره دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 10:40

به به

چه خانوم زیبا و قد بلندی.. .یک لیدی همه چیز تموم:)

ای جانم یونا با اون چال روی لپش

مرسی صمیم مهربون بابت همه چیزهایی که تا حالا سخاوتمندانه با ما تقسیم کردی کائنات هم داره جواب همون ها رو بهت می ده

باور دارم خوبی شماهارو ..
ممنونم ستاره

پرنده دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 10:36 http://barghaye-asheghane.blogfa.com/

چقدر خوشحال شدم دیدمت حتی شده از نیمرخ
شما که اصلاً چاق نیستی صمیم جان!!
چه خانوم زیبا و برازنده ای .... اول شدنت هم مبارک با تاخیر البته

وای ذوقمرگ میشم با این حرفاتون ...
فدات .

آرزو دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 10:29

ماشا... صمیم جون به خودت و پسر گلت
باریکلا که اینقد خوش هیکلی. سلامت و شاد باشی

مرسی که تشویقم میکنید برای ادامه دادن مهربونی با بدنم و خودم ...
سلامت باشی

دخترمستقل دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 10:21 http://chapkhooneh.blogfa.com/

عزززززززیزم، پسرک رو لپش چال داره :*

یک لحظه فکر کردم مهرسا مستقل خوندم ...
قربونت بشم عزیزم ...

مامان هانیا دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 10:20 http://www.haaniaa.persianblog.ir

وایییییی صمیم جون مادر همسری نگفتن عروسشون جزء خوش تیپ ترین ها هم هست؟ نازی به این پسرک ملوس. چقدر خوردنیه ماشالا مخصوصا وقتی اون تعریفهایی که ازش می‌کنی رو آدم تصور می‌کنه دلش می‌خواد اون لپاشو گاز گاز کنه!

وای بابا منو بگیره یکی ..چقدر تعریف کردید از من ..بسیار خوش خوشانم شد و مصمم به ادامه راه ..
مرسی عزیزم

سمیرا دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 10:13

این فرمول دریافت از کاینات و توضیح بده ممنون

تمام دریافتی ها رو بنویس ..اعم از هر مدلش ..نقدی و غیر نقدی ... هر روز .. به مدت 40 روز و شب هم موقع خواب بهشون فکر کن ..به دریافتی های بزرگ تر و بهتر در پیش رو ..و سپای از خدا

دختر زمستون دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 10:00

ای جاااااااااااااااانم مادر و پسرو اون چال گونه ی بچه منو گرفت خواهر :) چشم شور نیست ولی کلن یه سفندی دود نی بد نیست

ماشالله به جونتون باشه الهی ..

پریزاد دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 10:00 http://zehneziba16.blogfa.com

ووی.عکسا برام بازنشد.میشه از یه جا دیگه هم اپلودش کنی؟

چرا پریزاد .کاش از properties آدرس رو برداری بذاری تو یک صفحه دیگه تا نشون بده ..یا با موزیلا امتحان کنی ..

سام دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 09:49

بعد از مدتها سلام، من اولین باره که مبینم عکس شما رو. تقریبا همونجوری هستید که تصور میکردم. موفق باشی صمیم گلم. راستی اسم من سمیه هست.

ممنونم سمیه جان ...

سحر دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 09:46

صمیم جان یعنی خداییش انقدر قشنگ این پسرک رو برای ما توصیف کردی که من تو ذهنم همیشه دقیقا همین شکلی تصورش میکردم شیطون و بلا و توپولی ماشاااااااااااااالا شیطونی از اون چشمای بلاش میباره
خودتم که دیگه نیاز به گفتن نداره! از همین نصفه عکسی که گذاشتی معلومه چه خانوم خوش قد و بالایی هستی.
ممنون بایت عکسها
در آخر هم در باب همدردی با علی آقای هلوی پوست کنده فقط میتونم بگم بمیرم برااااااش...نکن صمیم نکن با این مرد اینجوری....

قاه قاه قاه ..
از دست انی دلسوزی تو واسه این مرد ..
الان خوب شده دیگه ...
مرسی از محبتت سحر

مهرسا مستقل دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 09:41 http://roozhayebehtar.persianblog.ir

خوب اون عکس با عینک آفتابی رو میذاشتییییییی
حالا هی من بیام بگم صمیم لاغر و خوشگله٬ الان ملت از کجای این عکس به نتایجی که من رسیدم میرسن؟؟!؟؟! فقط منو خراب کن!

دیووونه ..مگه این گ.مبا گومبا هست که اینطوری میگی ..اون عکسه دیگه خیلی همه چیز رو بود بچه جان ...کنار دریا رو میگی ..نه ؟
شایدم بعدنا بذارمش ..

تیـــــرآ دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 09:37 http://www.tira60.blogfa.com

صمیم جان
100٪با تصوراتم فرق داشت
حالا دروغ که حناق نیست 50٪
تو فوق العاده ایی
خودت قلمت افکارت
خوشحالم که روزی 20بار صفحه رو رفرش میکنم تا بخونمت
تو الان دقیقا چند کیلویی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من اثری از یک عدد بانوی 100 کیلویی نمیبینم
تریک برای اول شدنت چون تو لیاقتشو داشتی.......

صد کیلو که نه دیگگه ....اون دوران تموم شد شکر خدا ..
الان فقط میدونم باید 20 کیلو کم کنم تا درست درمون از خودم راضی تر باشم ...
مرسی از محبتت

نسیم دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 09:37

سلام صمیم عزیز من سالهای سال وبلاگ شما را خاموش میخونم قبل از بچه دار شدنتون حتی .خیلی دوستتون دارم امروز تصمیم گرفتم که روشن بشم تا هم تبریکی گفته باشم برای مقام اولتون و هم ازتون تشکر کنم بابت عکسهای زیبای خودتون و پسر گلتون .

ممنونم که برام نوشتی و خوشحالم کردی ..
سلامت باشی عزیزم

آهو دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 09:32 http://www.lahzehayeman1.blogfa.com

مرسی به خاطر عکسها!
عجب سوتی باحالی دادی
طفلک همسریت خواسته صفایی بده به صورتش چی شده!!

ببین بچه که بودم یک بار یک بنده خدایی برای یک جای دیگه یک ماده قلابی استفاده کرد ..به جای صفاسیتی رفته بخش سوانح و سوختگی !!!!!

لاله دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 09:25

بیچاره علی آقا. سفیدآبرو دور انداختی دیگه ایشالا؟!!
پسرت چقدر بانمکه ماشالا. چال قشنگی داره. خدا حفظش کنه.
خودتم که حرف نداری!

لاله هنوز ننداختمش دور ..راست میگی ..برم نابودش کنم ها!!!!!
فدات شم .مرسی .

فنجون دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 09:21 http://embrasser.blogfa.com

صمیم عزیزززززم ... ماشالله ماشالله ... خیلی عالی و خوش ترکیب شدی ... کیف کردم .... انگار با نیت های خوب و اراده ای که داری تمام انرژی های خوب دنیا رو جذب خودت کردی ...
یادش بخیر قبلنا همچین از چاقی و گوشت اضافه و ... میگفتی، هی فکر میکردم تو چه شکلی هستی ... اولین عکسی که گذاشتی دیدم زرششششششششششک صمیم هممون رو گذاشته سرکار :))))
تولد پسرک و هلوی پوست کنده هم مبارکککک ایشالا سالهای سال سایه ات بالاسرشون باشه !
راستی اول شدنت هم خیلی مبارک

ممنونم فنجون خوبم ..خدا خودت و وبلاگت رو حفظ کنه برای من ....
همون موقع ها بچه ا میگفتند چاخان ..این که خودت نیستی اصلا ..عکس کیو گذاشتی؟!!
فک کن ..
فدات شم مهربون من

سمیه دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 09:09

سلام صمیم جان
خیلی خندیدددددم
خیلی باحال تعریف میکنی
الحق تو نمونه ای
ماشا لا خودت و پسرت
راستی شبیه خودته
میشه منم بچمو دنیا بیارم و اینقدی بشه آیا؟

تو کجات چاقه؟؟!!!

الهی آمین .. بچه ها زود بزرگ میشند عزیزم ...
ممنونم از محبتت

نازنین دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 09:06

سلام یعنی به معنای واقعی علی آقا بینوا،بابا یونای ما که اینقدا هم توپول نیست چنان میگفتین توپول که ذهن من یه جاهاهیی میرفت،خودتونم عالی بودین

ممنونم نازنین
من که نگفتم چاق و گامبو ..گفتم تپل ..چرا تعریف هامون فرق میکنه پ!!

قربونت عزیزم

مامان نیکان دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 08:59

چقد ماشالا شیرین و تو دل برو هست این گل پسر شما. خیلی شیرینه ماشالا هزار ماشالا
مامانش هم که بسیار زیبا و خوش اندام با او ن قد بالای رعناشون، اخلاقشون هم که بیسته.
خوش به حال خانواده ایی که صمیم رو دارن (به عنوان دختر، همسر یا عروس یا خواهر یا حتی دوست و فامیل)

ممنونم عزیزم
و خوش به حال من که شماها رو دارم .. مامان نیکان رو دارم ..

مریم و علی دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 08:57 http://alidelam.blogfa.com

بیچاره شوورت چی از دست تو میکشه
وااای صمییییم تو به این گوگولی مگولی! یعنی تو به این مانکنی چیه هی میگم چاق میشم
بابا تریپ عشقولانه با همسرو چرا حیف کردی
ای ژووونم ماشالا یونا آقایی شده واس خودش
لپاشو کی کشانی کرده قرمز شده؟
صمیم جون ممنون بایت عکسا
سیو هم نکردم

مرسی مریم جان
حیف !!؟ ای شیطون
از بس دویده بود قرمز شده .. مرتیکه عرق هم میکنه برا من با این قدر سنش .. بیا و ببین ..

مینا مشهدی دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 08:48

8تیر روز اول تمرین 102 هزار تومن خیلی غیر منتظره

9تیر روز دوم تمرین پول روی زمین پیدا کردم اما برش نداشتم نمیدونم کارم درست بود یا غلط ؟؟؟

صمیم باید برمیداشتم ؟

کائنات دقیقا زد به هدف ..نمیدونم ..من بودم بر نمیداشتم ...مسوولیت داشت بعدش ...
تبریک .تبریک ...

مینا مشهدی دوشنبه 10 تیر 1392 ساعت 08:45

واااااااااااااااااااااااااااااای صمیم همونجوری هستی که تصورت میکردم !
دستای سفید خوشگلتو دیدم که باهاشون تایپ میکنی

خیلی خیلی دوست داشتنی هستی صمیم جون
پسرتم که شیطونی و نمک از صورتش میباره !

مرسی که عکس گذاشتی عزیزم

فدای تو ..
اوخ من حواسم باشه شماها دقتتون خیلی زیاده .. حالا دستای من مگعه واضح بود تو عکس کاملا ؟
قربون تو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد