-
ستاره های قدر ۹۷
یکشنبه 13 خرداد 1397 15:05
فقط بخاطر امشب که شب اول قدر ۹۷ هست و میدونم خیلی ها هنوز اینجا میان با کلی دردسر یوزر پسورد وبلاگ رو بازیابی کردم. از امشب تا شب سوم قدر هر دعا، ارزو، درد دل با خدا، خوندن قران و دعا دارید اینجا بنویسید، آمینش با من و دوستان هر جزیی از قران رو دوست دارید بخونید ،به من بگید تا کامنت شما رو تایید کنم ارزوی بهترین...
-
صمیم در سال ۹۷ همراه با عکس نی نی
یکشنبه 13 خرداد 1397 13:27
سلام به همگی، اقا سه روزه دارم تمام میل ها و نام کاربریهامو میزنم دریغ از اینکه بتونم وارد صفحه وبلاگم بشم. شاید از عوارض بیهوشی سومین بار هست .نمیدونم والله خیلی دلم تنگ شده بچه ها ، میدونم هنوز یه عده میاین و سر میزنین، به یاد همگی قدیم و جدیدا و مهربونی هاتون هستم. جونم براتون بگه دختر گلی چند روزه که شش ماهه شده...
-
ستاره های قدر 1396
شنبه 27 خرداد 1396 14:17
بچه ها امشب سومین شب قدر هست .امشب از همه دوستانی که مثل سالهای قبل تو این شب ها همراه و همدل همدیگه بودیم میخوام هر کس هر چقدر از قرآن رو دوست داره و میتونه امشب بخونه و صوابش رو اول برای برکت زندگی خودش و خانوادش و بعد برای براورده شدن ارزوهای همدیگه و امرزش روح رفتگانمون هدیه کنه . لطفا به من اعلام کنید چه جزء یا...
-
27 خرداد 96 من پیدا شدم .
یکشنبه 31 اردیبهشت 1396 13:47
سلام عشقولیای خودم . خوبین؟ یه وقت حال ما رو نپرسید ها!!! ( دست پیش بگیریم حالا یه بار ) واااای چقدر کامنت داشتم بچه ها . دلم براتون یه ذره شده بود. . اگر بگم رمز و یوزر تمام ایمیل ها و این وبلاگ از خاطرم رفته بود . باورتون نمیشه . هی میگفت برای رمز ایمیلت رو وارد کن .. لینک تغییر رمز رو به اون می فرستیم ...می رفتم تو...
-
5/5/1395
سهشنبه 5 مرداد 1395 14:26
این تاریخ رو دوست دارم . به زودی در زیر همین پست یک سری اعترافات داغ خواهید دید . اعترافاتی از صمیم قلب ....یا بهتره بگیم از قلب صمیم خدایا خودت رحم کن . پ.ن. تشکر بسیاراز دوستانی که نظرشون رو به من گفتند . در مورد کانال نتیجه رو بهتون همین جا اعلام میکنم.
-
تلگرام : آری یا نه ؟
سهشنبه 22 تیر 1395 10:07
سلام . نظرتون چیه نوشته های اینجا رو بعد از این تو تلگرام بخونید ؟ مزایا : اونجا مناسب اون فضا ، نوشته های من کوتاه و مختصر تر هست ..امکان گذاشتن عکس برام راحت تره . سریع تر به روز میشه و اینکه شما هم دسترسی تون راحت تره و هر لحظه میتونید متوجه بشید آپ شده یا نه . مطالب اونجا رو کماکان تا جایی که بتونم در اینجا هم کپی...
-
هدیه مامان به شما
شنبه 12 تیر 1395 13:14
برای پری و مهری عزیز و همه ی کسانی که خواستند مامان براشون دعا کنه. به مامانم زنگ زدم گفتم چندنفر خواستند با ذکر اسم براشون دعا کنی مامان ..گفت حالا از کجا منو میشناسن ؟ من و منی کردم و گفتم تعریف شما و دعاهات رو شنیده بودند . از دوستان منند ..درست گفتم . مامان امروز برای پری عزیز و مهری جان 14 ایه الکرسی هدیه به امام...
-
ستاره های قدر سال 1395
یکشنبه 6 تیر 1395 11:25
اسامی همراهان در آخر پست اضافه می شود : هر سال اینجا دور هم ختم قرآن می کردیم . یادتونه ؟ هر سال برای همه ی کسانی که اینجا تو این کار شریک بودند یا دلشون با ما بود دعا میکردیم .. امسال دلم میخواد در حد توانمون چراغ این کار رو روشن نگه داریم ...هر کسی هر جزیی از قرآن رو تونست در این شبهای عزیز قدر بخونه فقط کافیه به من...
-
وقایع اتفاقیه
یکشنبه 6 تیر 1395 10:17
سلام به همگی اگر بدونید چه اتفاقات عجیب و خنده دار و گریه داری برای من افتاد که اینجا ننوشتم شاید کمی حق بدید بهم بابت این همه بی خبری ... مهم ترین اتفاق این بود که من دسترسی به ورود به وبلاگم نداشتم . یعنی شاید یک ماه پیش با خودم گفتم ای داد بیداد ..حداقل بذار اینهمه دوست هام رو منتظر نذارم و دو خط بنویسم و دعاهای...
-
به خودت هم اندازه ی بقیه اهمیت بده.
شنبه 1 اسفند 1394 14:03
با دو تا پست تو یک روز چطورین ؟ اونم از نوع طولانی . اگر خواننده ی اینجا باشید احتمالا در کنار یک سری ویژگیها که از من تو ذهنتون میاد (آیکون یا خدا!! واقعا چی از من تو ذهن شما هست ؟!!) یک اخلاق من رو خوب یادتون میاد: صمیم همیشه دوست داره همه چیز در بالانس و تعادل باشه . به مشکلات بقیه کاری نداره و همیشه روی باز و...
-
جذر و مدهای آدمی
شنبه 1 اسفند 1394 10:45
اومدم یک کشف جدید در مورد خودم رو براتون بنویسم ولی قبلش به ذهنم رسید اول اینا رو بگم بعد اونا رو . چیزی که میخوام بگم مربوط میشه به تغییر آدم ها تو زمان . بزرگ شدن و پخته شدنشون گاهی حتی چرخش صد و هشتاد درجه ای . من این رو بد نمیدونم. تغییر جزیی از زندگی آدم هاست . یادمه یک زمانی ابروهام از شدت تعجب بالا رفته بود...
-
هر سال 5 بهمن سبز می شوی در دلم
دوشنبه 5 بهمن 1394 12:07
ممنونم از همگی دوستانم بابت همدلی ها و کلمات ارام بخش دیشب پسرک داشت تکالیفش رو انجام می داد . من روی مبل نشسته بودم و از دور نگاهش میکردم . صورت نرم و نازک، پوست لطیف و کودکانه ، حس این که من مادرش هستم ، چال روی گونه ها ، حس این که چقدر دوستش دارم ، دست های کوچیک و تپلی که مداد رو تو دستاش گرفته بود ، حس این که چقدر...
-
نتیجه اخلاقی فیلم
سهشنبه 10 آذر 1394 12:27
من و پسرک و همسری در سینما : فیلم محمد رسول الله (جمعه 6 آذر 94 ) صحنه ابرهه و پرندگان ابابیل و اینا رو چون قبلا براش گفتم میدونست قضیه چیه . منم حسابی کیف میکردم که بعععله .. قصه ها و تعریف هایی که تو بچگی کردم براش انگار داره جواب میده و با لبخند و غرورو به همسرم نگاه کردم . ولی آیا فکر می کنید لبخند همانطور گنده...
-
اوضاع روبراهه
چهارشنبه 15 مهر 1394 10:25
سلام به همگی . انقدررر حرف و تعریف دارم که نمیدونم از کجا بنویسم. انقدر کارررر دارم که نمیدونم از کجا وقت نوشتن اون حرفا رو پیدا کنم. انقدررر دلم براتون و نوشتن اینجا تنگ شده که نمیدونم جای کافی برای این دلتنگی از کجا بیارم . انقدرررررر این روزهای اول کلاس اولی شدن پسرک بامزه و ریلکس و راحت تر از اونی هست که تصور...
-
خاطرات خواستگاری
یکشنبه 18 مرداد 1394 14:20
چند روز پیش داشتم برای یک دوست جدیدم از ماجراهای ازدواجمون و شیرین کاری های مامانم تو مراسم خواستگاری و اون طفلکی هایی که فرار رو بر قرار ترجیح دادن حرف میزدم. از بس خندید که آخرش با دو تا دستش فکش رو نگه داشته بود می گفت ترو خدا نگین دیگه!! مردم از خنده ..بس کنین!!( داشته باشین ادبیات حرف زدن ما رو با هم ..ما تازه...
-
چراغ های رابطه
دوشنبه 12 مرداد 1394 10:55
سلام عزیزانم، به نظر شخص صمیم ، آدم باید حرف گفتنی رو بزنه و همییشه آماده باشه پای میز مذاکره بشینه و محترمانه قضیه و سو تفاهم ها رو برطرف کنه . این وسط بعضی ها کلا ذاتشون مشکل نداره و فقط یه تلنگر لازم دارن و بنده خداها ممکنه حتی از توقعات ما هم بی خبر باشند یا حتی ندونند که کارشون در فرهنگ طرف مقابل توهین و بی ادبی...
-
گزارش کوتاه و ختم قرآن شبهای قدر
شنبه 6 تیر 1394 11:02
عزیزانم . شماره جزء در نظر گرفته برای هر کدوم رو زیر کامنت ها پاسخ دادم . لطفا از اونجا چک کنید . قرار ما شب های قدر ..هر کدوم از سه شب و هر ساعتی که تونستید ... من خودم سعی می کنم ساعت 10 تا اذان صبح شب سوم قدر بخونم . انشالله . ممنونم از استقبال و محبت همتون . انشالله صاحب این شبهای پر برکت بهترین ها رو براتون رقم...
-
خوب خوب خوب
شنبه 9 خرداد 1394 13:41
سلام عزیزانم . من خوبم . خواستم بگم این خونه چراغش روشنه . دوستتون دارم .
-
خر نرم تپلی ..دور از جون صمیم گلی!!
یکشنبه 30 فروردین 1394 15:06
سلام به همگی. این روزها شروع کردم به پر رنگ تر کردن حریم خصوصی دور خودم و مهم تر از اون اینکه اجازه نمی دم به راحتی تحت قضاوت نادرست افراد قرار بگیرم. از کجا میگم نادرست ؟ چون اون ها بر اساس چیزی که میبینند من رو قضاوت می کنند نه اون چیزی که هست و گاهی نمی بینند و خب من صمیم سابق نیستم که بگم مهم خودمه که می دونم...
-
بهارتون پر شکوفه
یکشنبه 16 فروردین 1394 14:44
سلام. روز و روزگار نوی همگی به خیر و خوبی و شادی باشه انشالله . عزیزان مهربونم..بیشتر از هر وقتی سر زدن ها و محبت های همیشگی تون رو قدر میدونم . تعطیلات رو در استراحت کامل و بدون اینترنت و با همسر و پسرک شش ساله و شیرین زبونمون گذروندم. نه از اخبار تلویزیون خبری بود و نه سریال غصه دار و نه شنیدن حرف های مردم خسته و نه...
-
آغازی دوباره
یکشنبه 5 بهمن 1393 08:26
کامنت ها رو خوندم .. کم کم پاسخ میدم. سلاممممممم...دست ..سوت .کف ..هورا ...من برگشتم ...فوق لیسانسم هم تموم شد ..آخیییشششششششششش....فقط مونده پایان نامه که اونم با کمک خدا انشالله زودتر تموم میشه . بچه ها نمی دونید چه بار سنگینی از روی دوشم برداشته شد .. کلاس ..درس..تحقیق ..بدو بدو ... سر کار .. شوهر و بچه و زندگی و...
-
در گلوی من ..ابر کوچکی است ..می شود مرا کمی بغل کنی ؟
چهارشنبه 5 آذر 1393 11:56
یک بنده خدایی تعریف میکرد که پسرم تو تموم زندگی چهل و خورده ایش تا حالا یک جفت جوراب واسه روز پدر برای پدرش نگرفته ..تا حالا یک بار خسته نباشید و مهربونی و لطفی به پدرش نداشته و گله میکرد که حالا برای یک فامیل دور که سالی یه بار هم نمیبینمشون رفته یک ساک گنده سوغاتی خریده و فرستاده براشون ..گله میکرد که خوب بلده خودش...
-
این روزهای آرام
دوشنبه 5 آبان 1393 11:53
سلام. حسی که باعث میشه این روزها و بخصوص روزهای قبل ترش ارامش داشته باشم و محکم دو دستم رو به درختی بگیرم که اطرافش باد و طوفان همه چی رو داشت با خودش میبرد .این بود که مدت هاست یاد گرفتم و عمیق باور کردم این منم که مسوول کارها و تصمیمات و زندگی خودمم. این منم که یک روز از خواب بیدار شدم و فکری به ذهنم رسید بررسیش...
-
هستم.
یکشنبه 6 مهر 1393 08:12
سلام هستم.خوبم . این روزهای من مثل دوران بارداری اونم ماه نهم می مونه .سخت و نفس گیر و سنگین و کند ..نه میگذره که بگم زود تموم میشه و نه اون اتفاق به دنیا میاد ..که بگم آخیش تموم شد ...یک موجود متفاوت داره این روزها در من رشد میکنه و منتظرم به دنیا بیاد ..زایمان سختی در پیش خواهد بود ... دعاهای شما حتما به حال این...
-
بیمه (قسمت 4 )
چهارشنبه 22 مرداد 1393 07:47
کامنت ها وسوالات دوستان رو در اون بخش از دست ندید. سلام. در مبحث بیمه عمر و بخصوص موقع بازاریابی ،به آمار و ارقامی که از سوی بیمه ها ببه عنوان نشان افتخار!! بهتون اعلام میشه اعتماد کنید اما چشم بسته اعتماد نکنید . نماینده بیمه محترم کار افرین اخیرا به من پیامک زده (در واقع به تعداد کثیری از مشتریان) و با افتخار اعلام...
-
بیمه (قسمت سوم)
دوشنبه 20 مرداد 1393 13:24
خب میرسیم به اسم دو شرکت بیمه موفق و ناموفق (از نظر خودم) تا اگر خواستید تحقیقاتتون رو کامل کنید . خوشحال میشم نتیجه تحقیقاتتون رو به من هم بگید تا این نوشته تکمیل تر بشه . نماینده ای که اطلاعات کافی نداشت و به من کامل و دقیق نتونست مشاوره بده و با این کارش من متضرر شدم شرکت بیمه کارآفرین بود . مثل هر رشته و بیزنسی...
-
بیمه ( قسمت دوم)
یکشنبه 19 مرداد 1393 14:37
سلام به روی ماه همگی یک توضیح کوچولو و بعد ادامه مطلب: ما بیمه اشخاص داریم شامل : بیمه عمر ، بیمه حادثه و بیمه درمان) و بیمه غیر شخص (بیمه مسوولیت (مثلا برای پزشکان و پرستاران ) و بیمه اموال .بیمه عمر و سرمایه گذاری که من اینجا توضیحش رو میدم براتون از دو بخش تشکیل شده : بیمه عمر و بیمه سرمایه گذاری بیمه عمر ، مترادف...
-
بیمه ( بخش اول)
چهارشنبه 15 مرداد 1393 15:14
سلام . مطلبی رو قول داده بودم در مورد بیمه بنویسم که فرصتش رو پیدا کردم امروز . من مدتی هست بیمه عمر هستم . با بیمه گر (در واقع بازاریاب )بیمه هام این اواخربعد از چند سال به مشکل برخوردم چون اطلاعات بیمه ای که به من داده بود کامل نبود و من هم با توجه به تحقیقاتی که کرده بودم و اعتمادی که به شرکت بیمه داشتم فکر کردم...
-
15 مرداد گرم و دوست داشتنی
چهارشنبه 15 مرداد 1393 15:12
امروز یک نیمه مرداد دیگه و سالگرد ازدواج من و همسری هست . با یک بسته بزرگ که توش یک کارت فوق العاده بامزه و یک گلدون بزرگ شمعدونی با گل قرمز قشنگش و زیرگلدونی شیکش سورپرایز شدم ..تو محل کارم ... هنو ز همون قدر شیطون و با سلیقه و گرم و با محبت هست که یازده سال قبل بود ... هنو ز کافیه یک روزی گفته باشم وای خدای من ....
-
سبک و شاد و سرحال برگشتم.
جمعه 10 مرداد 1393 17:48
سلام به روی ماه همگی ...و تشکر از هم هی مهربون هایی که تو ختم گروهی قرآن لطف داشتند به من و همراهی کردند ..از دعاهای خوب همگی ممنونم . انشالله بهترین ها برای همگی شما. تازه از سفر برگشتم..جای همگی خالی ... سفر ده روزه و عالی ای بود .. اونقدررر حالم خوب شد .. اونقدر خوش گذشت به من و حس های خوب اومد تو وجودم دوباره که...