من و همسرم عاشقانه هم را دوست داریم.

صمیم-۲۹و اندی سن!- 12ساله ازدواج کرده-همسر و پسرکش رو میپرسته- عاشق تر از اونا کسی هست؟

من و همسرم عاشقانه هم را دوست داریم.

صمیم-۲۹و اندی سن!- 12ساله ازدواج کرده-همسر و پسرکش رو میپرسته- عاشق تر از اونا کسی هست؟

یک سوال

یکی از دوستان سوالی  داشت که میخواست از  همفکری دوستان اینجا استفاده کنه. من عین سوالش رو میذارم و پاسخی که به ذهن خودم میرسه رو هم در  ادامه مطلب  میارم. لطفاا ول نظر  خودمون رو بنویسیم و بعد نظرات بقیه رو بخونیم.  

 

 

راستش من میخام با یه اقایی ازدواج کنم.پسرخوبیه، همه موافقن ،شرایطشم بد نیس،فقط یک مشکلی هست اینکه رفتیم ازمایش داد و دکتر گفت : اسپرماش کمه و ممکنه باعث ناباروری باشه.حالا سئوالم ازشما و همه اینه که  :
اگه شما بودین و میفهمیدین طرفتون (همسرامروزیتون )ممکن عقیم باشه باز با اون ازدواج میکردین ؟

واقعا بچه چقدر مهمه ؟ و نظرتون درباره اوردن بچه از بهزیستی چیه
؟  

 

 پ.ن.

ممنونم از  همه.چقدر خوب که اینهمه نظر و همفکری و همراهی  داشتیم برای  این پست. دوست عزیزمون  از  همه تشکر کردند و اینطور  نوشتند:  

 

خدایا همیشه کسی رو برای یاری تو زندگی بفرست نزد تمام کسانی که امروز به من کمک کردند . ممنونم هزاربار

پرسیده بودید ایا او هم مرا میپذیرفت اگر نازا بودم.البته به حرف گفت که قبول میکرد اما عملش را نمیدانم. مدت مدیدی از اشنایی نمیگذرد،خواستگار بوده و شاید تا به امروز 20 بار اورا دیده ام.اما خودم هم تحقیق کردم و فهمیدم راههای بسیار زیادی برای درمانش هست.خداراشکر بخاطر انکه ذراتی از علم بینهایتش را برای سعادت بیشتر ما ادمها نثارمان کرد تا امروز مشکلاتی چون ناباروری بهتر حل شوند.نظرات دوستان بسیار مفید بود و اکثرا روحیه بخش.

پسرخوبیه/سالم/خوش خلق/ و تصمیم گرفتم باهاش ازدواج کنم و به کسی هم موضوع رو نگم چون ایمان دارم اگه خدابخواد حل میشه و اگرهم نشه چیزی هست بین ما و مردم وکیل زندگی من نیستند... 

دعاکنید دوستان خوبم.همگی خوشبخت باشید و فرزندانتان شکوفه های بالندگی و غرور ایران عزیز ما

پاسخ:بستگی  داره چقدر و با چه کیفیتی تو رابطه با او ن اقا بوده باشی..یعنی  وابستگی و شناختتون از  هم چقدره ..ایا اصلا طرف  ارزشش رو دار ه که از  این قضیه به خاطرش  بگذری؟ ..اگر  قضیه بر  عکس بود نظر  اقا چی بود؟ خونوادش چی؟ ببین برای  خود من خیلی  مهمه که اگر  از طرف  من ایرادی باشه و اون ازش بگذره و  براش  مهم نباشه همونقدر  کار  من هم ارزش مند باشه برای  خودش و خونوادش ..یعنی  اینطور نباشه که بگن بچمون فدای  دختر نازا شد ولی  وظیفه زنه بدونن که با همه چیز  اقا کنار بیاد.. متوجه هستی  منظورم رو..؟
بچه اوردن از  بهزیستی به زبون اسونه..تو عمل به این راحتی ها نیست ..بعدشم وقتی  دو  نفر سر  بچه نداشتن توافق  بکنن دیگه بچه اوردن چه صیغه ای  هست؟ یا دلت میخواد بچه داشته باشی  یا مهم نیست دیگه..
بچه داشتن کاملا شخصیه و نمیشه تعمیمش  داد..من اگر  بچه هم نداشتم ادمی بودم که خیلی برام سخت نبود علی که اصلا مهم نبود براش اون موقع  .ولی  الان که  خودمون بچه داریم و روز به روز  شاهد بزرگ شدنش  هستیم  نظرمون دیگه با سابق  فرق  کرده .یعنی  بودنش رو خیلی دوست داریم..کما اینکه دوستانی  داریم که بعد از  ۱۰ سال هنوز  بچه نمیخوان و دورش رو خط  کشیدند. 

 

و اما یک مورد دیگه..ناباروری  در مردان  ( تازه هنوز  ایشون عقیم کامل نیستند و فقط  مکنه بعدا باروری  صورت نگیره)  چاره داره ...راه داره ..منتها زمان میبره ..مگر  اینکه واقعا دیگه   اسپ... رم ها بی  تحرک و معیوب و مشکل دار باشند وگرنه با غربالگری و  این مسایل میشه از  توش  تعداد مورد نیاز رو بدست اورد..اگر هم اصلا راه نداشته باشه من فکر  می کنم بهتره ادم بشینه دو دو تا چهار تا کنه ببینه اگر  با مردی  ازدواج میکرد که سالم از  این نظر بود ایا  همین قدر  خوشبخت بود؟  ایا اصلا با همین ادم میتونه به خوشبختی  ای برسه که این چیزها کمرنگ شه براش؟ که جوابش برمیگرده به سوال اول من : چقدر  شناخت از این ادم دارید؟  

 



در  مورد  اوردن بچه از  بهزیستی  من واقعا نظری  ندارم چون انتظار و  طلب  بچه داشتن و نبودن بچه رو تجربه نکردم..واقعا باید از  ادم های  این شرایط  پرسید.

نظرات 71 + ارسال نظر
الی شنبه 11 شهریور 1396 ساعت 19:09

همسرم بچه دوست داره ولی من که یک خانمم نه.به شذت از مادر شدن فراری هستم.قصد جدا شدن داریم.....دوست دارم با یک مرد نابارور ازدواج کنم...کاش از اول با یک مرد نازا ازدواج می کردم.....ای کاش.....

الی شنبه 11 شهریور 1396 ساعت 19:08

همسرم بچه دوست داره ولی من که یک خانمم نه.به شذت از مادر شدن فراری هستم.قصد جدا شدن داریم.....دوست دارم با یک مرد نابارور ازدواج کنم...کاش از اول با یک مرد نازا ازدواج می کردم.....ای کاش.....

زری سه‌شنبه 30 شهریور 1395 ساعت 12:09

من هم همین مشکلو دارم ...ولی دلم میخواد ازدواج کنیم[:S

دنیا دوشنبه 30 فروردین 1395 ساعت 15:45

سلام عزیزم,ی عمر میخوای زندگی کنی بدون بچه نمیششششه,من ک اینطوریم

عاشق چهارشنبه 27 مهر 1390 ساعت 18:47

من عاشق همسرم بودم دونسته باهاش ازدواج کردم ولی حالا دلم بچه می خواد پشیمونم پشیمون... هنوزم عاشقشم ولی نمی تونم مادر نشدن رو تحمل کنم

عاشق باران چهارشنبه 28 اردیبهشت 1390 ساعت 22:14 http://ghahroashty.persianblog.ir

کم بودن اسپرم باعث ناباروری کامل که نمیشه تا این حد که بخواین از بهزیستی بچه بیارین بالاخره روش های آزمایشگاهی میتونه بهتون کمک کنه تا بچه دار شید اگه بهم علاقه دارید ازدواج کنید همه ی اونایی که مشکل ناباروری دارند که از اول نمی دونستند قسمت هر کسی رو فقط خدا می دونه. اما بچه توی زندگی چیز کم اهمیتی نیست که راحت ازش بگذری من شخصا بچه ای که از پوست و گوشت خودم باشه ترجیح میدم. امیدوارم بهترین تصمیم رو بگیرید.
راستی این چه آزمایشی بوده که تعداد اسپرما رو مشخص کرده مگه جزو آزمایشای قبل ازدواج اینم هست؟

ریما چهارشنبه 28 اردیبهشت 1390 ساعت 18:44

صمیم جان وقتی این پستت رو دیدم یاد مشکل خودم افتادم
من و عشقم 3.5 سال هست که باهم اشنا شدیم
همون اولش من بهش گفتم که هیچوقت نمی تونیم بچه دار بشیم(طی یه مشکلی رحم و تخمدانهامو از دست دادم)
من خودم معلمم و اون هم استاد دانشگاهه.
ایشون قبول کردن و گفتن براشون مشکلی نیست و بچه نمی خوان و اگه روزی بچه خواستیم میتونیم بچه ای رو بیاریم و بزرگ کنیم.درصورتی که پدرم مخالفه و میگه این زندگی دوام عمری نداره شاید چند سال اینو بگه ولی بعد مطمئنا نظرش عوض میشه
میشه نظر کسایی که اینجارو می خونن رو هم در این مورد بپرسی ؟ و البته نظر خودت
ممنون

ریما جان نظرات این پست خیلی جامع بود و پاسخ شما هم توش هست.
ما نظرات مخالف هم داشتیم که دلایل خودشون رو داشتن..بستگی به نوع دید شما و نامزدتون به بچه و زندگی داره..

از پدر بپرسید چون خودتون اینطوری فکر می کنید اینو میگید یا چیز خاصی تو نامزدم دیدید؟

امیر و سمیه چهارشنبه 28 اردیبهشت 1390 ساعت 18:11 http://mon-amour7073.blogfa.com/

سلام وبلاگ خوبی دارید خوشحال میشیم به وبلاگ ما هم سری بزنید

تا درودی دیگر بدرود!!

پری ناز چهارشنبه 28 اردیبهشت 1390 ساعت 13:58

من مجردم ولی فکر میکنم بچه واسم خیلی مهم باشه ... از همتون به خاطر این بحث مفید ممنونم .

مهسا چهارشنبه 28 اردیبهشت 1390 ساعت 11:49 http://mahpishanoo.blogfa.com

اوه ببخشید
نظرم مربوط به این پست بود. بی حواس شده تو پست قبلی گذاشتم

زیبا سه‌شنبه 27 اردیبهشت 1390 ساعت 22:45

ولی من به شدت هر چه تمتم تر مخالفم!
همه کارهای خدا حساب کتاب داره... عقل داده برای چی؟! حالا اگه ازدواج کرده بودن به چیز دیگه بود ولی این معیار هم برای ازدواج خیلی مهمه... یا حتی اگه نمیدونستن یه چیزی حالا که فهمیده نمیتونه بگه علی الله!!!
ما همه در مقابل کارها و اعمالون مسئولیم!
بعد از خدا شکایتی نداشته باشه.. چون خودش انتخاب کرده
ممکنه انشالله مشکلشسون هم حل بشه البته... ولی اگر نشد به تقدیر و بختش بد و بیراه نگه و حواله نده به دنیا و روزگار و زمونه!
سخته ... خیلی سخت...

دوستتون سه‌شنبه 27 اردیبهشت 1390 ساعت 18:50

حالا که نظز سنجی تموم شده ولی شوهرمنم همین مشکل رو داشت ولی من باهاش ازدواج کردم ویه گل پسر ناااااااااااز دارم..............

مامان برسام سه‌شنبه 27 اردیبهشت 1390 ساعت 18:04

خوشحالم که تونتستی تصمیم بگیری وخوشحال باشی.امیدوارم خوش بخت بشی.یه یاهرچندتانی نی خوشگل ومامانی خواستی خدا بهتون بده.موفق باشی عزیزم بوسسسسسسسس

ستایش سه‌شنبه 27 اردیبهشت 1390 ساعت 16:29 http://ketabkhaneh1234.blogfa.com

به نظر من اگه طرف ارزشش رو داره از دستش نده مهم اینه که حتی اگر به هر دلیلی نتونستی بچه داشته باشی هنرشو داشته باشی که از یکنواخت شدن زندگیت جلوگیری کنی
دکتر افروز(چهره ماندگار روانشناسی)اعتقاد داره که داشتن بچه اصلا جزو اهداف ازدواج نیست وحتی زوجهایی هم که امکانشو دارن هیچ لزومی نداره که حتما اینکارو انجام بدن
برات از خدا اطمینان توی تصمیم گیری رو مسئلت دارم.

بهار سه‌شنبه 27 اردیبهشت 1390 ساعت 12:33

من برام این سوال پیش اومده که چطور این آقا قبل از ازدواج آزمایش دادن و به این نتیجه رسیدن؟آیا مشکل دیگه ای هم داشتن؟ ی مساله خیلی مهم در ازدواج قبل از بچه دار شدن داشتن یک رابطه زناشویی درست و دوطرفه بین زن و مرد هست. همونطور که آمارها هم امروزه نشون میده که درصد بالای طلاق در جامعه ما به علت مشکلات زن و شوهرها در مسایل ج.....ن.....س....ی... هست. این مساله شاید بی اهمیت به نظر بیاد اما منبع بسیاری از مشکلات در زندگی میشه.اگر زن و یا مردی از رابطش راضی نباشه ناخودآگاه روی خلق و خوش اثرمیذاره.این قضیه ثابت شده و میتونید از متخصصین هم بپرسید.پس الان مساله دوچیزه یکی کم بودن اسپرم که این راه حل داره و دومی توانایی آقا در رابطه زناشویی که ممکنه اگر مشکل داشته باشن درمانشون سخت یا غیرممکن باشه.به نظر من باید با دقت و وسواس بیشتری جلو برید و درست تصمیم بگیرید.عاقبت بخیر بشی عزیزم

گیتا سه‌شنبه 27 اردیبهشت 1390 ساعت 11:33

صمیم جان این خانم همه رو نذاشته سر کار؟
آخه من تا به حال نشنیده بودم کسی بیاد خواستگاری بعد قبل از ازدواج و فهمیدن مشکلی برن چنین آزمایشات تخصص بدن

شاید اقا میدونسته و خواسته اینطوری مطمئن بشن دو تاشون

مهری سه‌شنبه 27 اردیبهشت 1390 ساعت 09:42

بازم سلام در جواب خانم مبهم که گفتن بچه به ذاتش برمیگرده تا در صدی قبول دارم اممما نباید جایگاه تعلیم وتربیت ومحیط زندگی رو فراموش کرد ویه مقدار مثبت تر وخیر خواهانه تر به موضوع بچه های بهزیستی نگاه کرد (تجربه های شخصی)

مهتاب سه‌شنبه 27 اردیبهشت 1390 ساعت 07:54 http://az-ahalie-zamin.blogfa.com/

شاید بچه مهم نباشه اما متاسفانه تفکر ما ایرانیها این رو نمیپسنده این که تو بری ثابت کنی عاشق همسرت هستس و بدون بچه هم خوشبختی بابات رو در میاره بعدش هم احساس به عشق به بچه یه نیازه که محاله زنی بگه توی وجود من نیست من بودم این کار رو نمیکردم

پندار سه‌شنبه 27 اردیبهشت 1390 ساعت 03:01

سلام:به نظر من بستگی داره به نوع روابطشون اگر یک ازدواج کلیشه ای است،خواستگاری و ازدواج خیلی احتمال داره کم بیاره،هر چقدر نقش عشق کم رنگتر باشه بدتره،اما در مورد بچه آوردن از بهزیستی به نظر من یک فرصت است که نباید از دستش داد،خنده روی لبهای غمگین نشاندن،هنر همه نیست،در ضمن این دوست شما کاملا مطمئن است که بچه دار می شود.از نظر پزشکی زنان قابل بررسی است؟

همراز سه‌شنبه 27 اردیبهشت 1390 ساعت 02:06 http://mehrabanhamraz60.blogfa.com/

بچه داری سخته ..اما شیرینه...اگه اولشم نخوای اما اونقدر بهت میگن ...ازت میپرسن...دست مردم میبینی و لذت میبری که اگه دل توهم نخواد دل شوهره میخواد میترسی بره دنبل یه زنی که یه بچه تپلی هم داشته باشه!!!(با توجه به پست زن دوم!!!!!)
درمان نمیشه؟ حالا که علم خیلی پیشرفت کرده...من که شخصا نمیتونم...یعنی از اینده میترسم...

[ بدون نام ] دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 ساعت 23:50

من خودم خانمی هستم که اصلا نمی تونم باردار بشم وتو خواستگاری این موضوع رو به طرف گفتم واونم با این که عشق و عاشقی قبلش در کار نبود اما چون خوشش اومده بود ازم قبول کرد و گفت بچه دست خداست!
الان 7 سال از ازدواجمون گذشته ومشکلی پیش نیومده یه بارم به من سر کوفت نزده این موضوعو!
ولی تصمیم داریم بریم دنبال بچه دار شدن با روش رحم جایگزین(مادر حامل)
به نظرم الان نازایی ریشه کن شده برای نبود تخمک تخمک اهدایی هست برای نبود اسپرم اسپرم اهدایی و برای نبود یا ناتوانی رحم هم رحم اجاره ای.

فرزانه 3> دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 ساعت 22:39

میبینم که دو تا فرزانه هستیم پس من میشم فرزانه 3>
خوب راستش اگه همه ی شرایطش خوبه و تنها مشکلشه اینه که این دیگه توی این دوره و زمونه مشکل نیست !!!
البته این قضیه خیلی سود هاااا داره!
۱- راابطه بدون استرس
۲- صرفه جویی در هزینه های جانبی رااابطه !!! (قرص...پوشش نایلونی و...) D;
3- برنامه ریزی دقیق برای زمان بچه دار شدن (از طریق لقاح مصنوعی!)
ببخشید مثل ما یکدفعه اوایل عقد مجبور شدیم کله سحر صبح جمعه بدوییم دنبال قرص اورژانسی!!!
اما بدون شوخی .....
اگه واقعا دوسش داری و آدم خوبیه , بی رحمیه به خاطر همچین چیزی جواب رد بهش بدی!
باز هم صلاح مملکت خویش خسروان دانند!

مریم دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 ساعت 20:33

منم همین مشکلو داشتم اما هرچه قدر که فکر کردم دیدم نمی تونم از عشقم بگذرم
به خاطر اینکه هردومون عاشق بچه هستیم با پزشک مشورت کردم و گفت این مساله کاملا قابل درمانه

آفساید دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 ساعت 20:04 http://lo7e.persianblog.ir/

یه ضرب المثل ایتالیایی میگه: هیچوقت از رفتن همسر! یا اتوبوس ناراحت نشو! همیشه یکی دیگه میاد!
یه اتوبوس با یه لاستیک کم باد و بدون زاپاس که جای خود دارد!

بیتا دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 ساعت 19:09 http://www.raziyane.persianblog.ir

خووووب اگه قرار باشه من تصمیم بگیرم با عقایدی که خودم دارم ! خوب اول خووب تحقیق میکردم چون الان با لقاح مصنوعی و این چیزا میشه بچه دار شد و علم واقعا تو این ضمینه پیشرفت کرده!
اگه طرف واقعا اونقدر خووب باشه که فک کنم واقعا بتونه خوشبختم کنه! چرا که نه؟ به دردسر بچه دار شدنش هم صبر میکنم!
اما اگه قرار باشه بچه دار نشه اصلا و دکترا قطع امید کنن اونموقع مگر اینکه واقعا دیوونش باشم که بخوام باهاش ازدواج کنم!
صمیمی من شرط رو رعایت کردماااا! حالا میرم نظر تو رو بخونم!

مریم و علی دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 ساعت 18:42 http://alidelam.blogfa.com

البته من قبل خوندن نظر صمیم جون نظر دادم(مدال افتخار!) با نظرات صمیم هم کاملا موافقم
راستی پس اینبار کی برا تشکر واسمون عکس بچشو میزاره؟!! صمیم جووون؟؟!

ماریا - م دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 ساعت 17:09

سلام صمیم جونم .یه م به آخر اسمم اضافه کردم تا با لون ماریا خانوم اشتباه نشه . من با نظر صمیم جون کاملا موافقم هرچند گفته بود اول نظر بدین بعد ادامه رو بخونین اما تخلب کردیم . ببخشیییییییییییییییید . اما واقعا طرف مقابلتون چه جور آدمی باشه و شما کجای این رابطه باشین .گاهی انقدر اون شخص مهم و با ارزشه که اگه هر کاری هم براش بکنی لیاقتش رو داره اما خدا نکنه اگه ....... به هر حال برای همه آرزوی خوشبختی میکنم و یادتون باشه که همیشه عاقلانه تصمیم بگیریم و عاشقانه زندگی کنیم

مامان برسام دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 ساعت 17:05

سلام من بانظرالهه جان موافقم.زود تصمیم نگیر.نذار ازیه موهبت الهی محروم بشی۰ ایا اگرشرایط برعکس بود اون اقا باشماازدواج میکرد؟

عاطفه دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 ساعت 16:14

من حتمن حتمن ازدواج میکردم . 4 ساله که ازدواج کردیم و الان با قاطعیت می گم اون دو تا آدم می تونند اینقدر از وجود هم و از با هم بودنشون لذت ببرن که اصلن نبود بچه رو حس نکنن.
ولی باز هم بستگی به خودت داره اگه مثل خیلیها یکی از اهداف اصلیت از ازدواج بچه است باید بیشتر فکر کنی ...

نازی دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 ساعت 16:03

سلام به نظر من بعد از گذشت چند سال اون شور اولیه از بین میره و هر دو از سکوت زندگیشون خسته میشن تحمل اینکه بچه نداشته باشی واقعا سخته باید فکر عواقبش هم باشید.

سمانه دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 ساعت 15:11 http://khalabaneman.persianblog.ir

من اگر جای اون بودم و طرفم رو هم دوست داشتم باهاش ازدواج میکردم. به کسی هم نمی گفتم اشکال از اونه

بهناز دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 ساعت 13:52

من خودم ۷ ساله ازدواج کردم وبچه هم نمیخواستیم تا حالا .اگر تصمیم بگیرم بچه دار بشیم ونشه اونقدر ها برام مهم نیست چون در زندگی بدون بچه با گذشت زمان هر سال به چیزهای بهتری در زندگی مشترکم رسیدم که اگر بچه داشتم نمیتوستم تجربشون کنم.زندگیم واقعا هر سال بهتر از سال پیش شد وشناخت بهتری از هم پیدا کردیم وتونستیم زندگیمونو بهتر کنیم.البته ممکنه بعضی ادمها بچه خیلی براشون مهم باشه اگر شما از اون دستهاید عشق اصلا مهم نیست چون عشق با وصال کمرنگ میشه وواقعیت جای او رو میگیره من به عشق قبل از ازدواج اعتقادی ندارم با عقلتون تصمیم بگیرید.البته اکثر زنهای دور وبرم مثل من فکر نمیکنند بستگی داره شما جزی چه دستهای باشید

سارا دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 ساعت 13:27

سلام . من و شوهرم قبل از ازدواج راجع به این موضوع با هم صحبت کردیم و هردوتامون هم عقیده داشتیم که فقط من و اون مهمیم و با اینکه هردومون دیوانه وار بچه دوست داریم احتمال اینکه شاید بعدها بفهمیم یکیمون توانائی بچه دار شدن نداشته باشه رو هم بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که چون همدیگه رو دوست داریم دیگه هیچی مهم نیست. الان سه ساله که ازدواج کردیم و چند ماهی هست که اقدام کردیم برای بچه دار شدن اما هنوز خبری نیست و گاهی که من دلم شور میزنه و با هم صحبت میکنیم هردومون هنوز رو همون قولمون هستیم که اگه حتی فهمیدیم هیچ وقت نمیتونیم بچه دار شیم هیچ تاثیری رو رابطمون نذاره.

آتوسا دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 ساعت 12:59

به نظر من حالا که این آقا یکی از شرایط معمول ( نه واجب ) رو نداره , باید سایر شرایط ایشون رو با اهمیت و دقت بیشتر بررسی کنید . یعنی حالا که ایشون از یکی از پارامتر ها (فقط یکی ) نمره کافی رو نمیاره , باید دید که آیا از سایر پارامتر ها آنقدر امتیاز بالایی میاره که جمع این شرایط به حد نرمال (و نه ایده آل ) یک پیوند دایمی مثل ازدواج برسه ؟ برای راهنمایی می گم ؛ خیلی آرام و با تمرکز چشمان خود را ببندید و خود را در کنار این مرد در 5 سال , 10 سال و 15 سال آینده مجسم کنید ؛ ببینید که در کجا خواهید بود (از هر لحاظ مثلا خانواده های دو طرف , شرایط برخورد با جامعه و مدیریت شرایط خاص شما چه بچه دار بشوید یا بچه به فرزند خواندگی بگیرید , مسایل مالی , و در کل ظرفیت های هر دوی شما برای رشد و کنار آمدن با شرایط مختلف و ... ) . خلاصه شما در برابر یک شرایط و انتخاب خاص قرار دارید که حسابی باید بررسی و سبک سنگین بشه . ضمن این که نگفتید که نظر خود این آقا در برابر وضعیت جسمی شون چیه ؟ خانواده شون چی ؟ و همین طور خانواده شما ؟ واصلا شرایط تحصیلی وکاری دو خانواده و خودتون دو تا چه قد به هم نزدیک یا از هم دور ه ؟ اینا پرسشهای خیلی اساسی هستن که در تصمیم گیری شما تاثیر گذارن . در مورد فرزند خوندگی هم همین طو ر هست . و شما از اول باید سنگاتونو در این مورد با هم وا بکنین . و این که آیا به غیر از شرایط مالی , شما دو نفر از نظر تربیت و هوش هیجانی و رفتارهای معنوی و اجتماعی هم آ مادگی شو دارین ؟ ... خلاصه براتون بهترین ها رو آرزو می کنم .

غزال دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 ساعت 12:14

سلام
اگه من بودم ازدواج باهاش ازدواج میکردم البته قبلش در مورد راههای حل این مشکل هم یه سرچی میکردم آخه ا مروزه روشهای زیادی واسه بچه دار شدن هست.
موفق باشی

مهرگان دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 ساعت 12:00

خیلی اما و اگر داره ولی من بودم این کار رو نمی کردم چون مردها ذاتا خودپرست هستند و بعدها میگن تو دلت به حال من می سوزه و سوخته و .....
حتی نگاهتون به یک بچه رو هم تفسیر می کنند/ ولی با اینهمه پیشرفت بعیده نی نی نیاد...

مهناز دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 ساعت 11:48

از نظر منی که ماه هاست منتظر این اتفاق خوب هستم و هنوز نتونستم بچه دار بشم این قضیه خیلی خیلی مهم وحیاتی هست . البته بستگی به خود شخص هم داره که بچه داشتن چقدر و البته زندگی با این آقا چقدر براش مهمه. من تو این چند ماهه خیلی در مورد مساله ناباروری تحقیق کردم و می تونم اینو صد در صد بگم که کم بودن تعداد اسپرم دلیلی برای ناباروری مطلق نیست. فقط ممکنه باعث طولانی شدن و پر هزینه شدن این پروسه بشه . قبول کردن سرپرستی بچه های بهزیستی کار فوق العاده خوبی هست ولی شرایط خاصی داره و چون در اکثر موارد والدین بچه نوزاد و با جنسیت دختر رو ترجیح می دن در حال حاضر بعد از فراهم کردن تمام اون شرایط باید حدود ۵ سال تو نوبت باشن.

آهسته و آرام دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 ساعت 11:40

ما چی بگیم دیگه صمیم جان کاملا درست میگه
مگه میشه صمیم حرف بزنه باهاش مخالف باشیم یا نظرش جای اصلاح و تکمیل داشته باشه؟ واقعیته ....

مهری دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 ساعت 11:07

باسلام اول ـ این آقا خواستگارن ومعلوم نیست در آینده چه رفتاری داشته باشن که آدم بتونه با این مشکل کنار بیاد دوم ـ بله الزاما اسپرم کم دلیل بر ناباروری نیست سوم ـ هیچ نعمتی بالاتر از این نیست شما صاحب فرزندی بشین که خودتون در به دنیا اومدنش نقشی نداشتین به شرطی که این ماجرا بین شما وشریک زندگیتون بمونه یا اطرافیان فرهنگ پذیرش این رسالت خداءی رو داشته باشن (یک تجربهشخصی)

شیدرخ دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 ساعت 10:58

مردی که این مشکل رو داره مسلما سرد مزاج هم هست . اون وقت اگه دختر گرم مزاج باشه حتما با مشکلات زیادی مواجه میشن . رابطه جنسی برای دوام زندگی و گرم صمیمی شدن زوجین خیلی لازمه

یک عدد جوجه دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 ساعت 10:55 http://joojejan.blogfa.com

بالاخره هر آدمی یه عیبی داره.غیر از اینه؟و چه بهتر که عیبش این باشه نه اعتیاد و بیکاری و هوس بازی.
بچه آوردن از بهزیستی هم چه عیبی داره.خدا رو هم خوش میاد چون دل یه فرشته ی تنها رو هم شاد می کنید

بهناز دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 ساعت 10:37

به نظر من این خیلی به هر دو شما مربوط میشه. بچه داشتن یکی از ابعاد فراوان زندگیه که خیلی پر طرفداره. خیلی ها هم بچه ندارند با وجودی که مشکلی هم ندارند. در عوض تا اونجا که من دیدم با ابعاد دیگری از زندگی پوشش میدن مثلا تحصیل و تحقیق در حد بسیار بالا... گشت و گذار و جهانگردی... امور خیریه و کمک به کودکان بی سرپرست...
بازم میبینی که خیلی مربوط به خودتون میشه. بعضی ها اصلا بچه هدف زندگیشونه. شما اینجوری هستی؟ میتونی اهداف دیگه ای داشته باشی؟
من فقط اینم بگم که اگه چنین تصمیمی گرفتی. قضیه رو با نزدیکانت برای همیشه حل کن که بعدا باعث عذابت نشن. و دیگه هرگز این سئوالی رو که الان پرسیدی از هیچکس نپرس.

نگاه مبهم دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 ساعت 10:03

سلام صمیم جونم.

و سلام دوست خوب.

اگه دقت کنیم توی زندگی خیلی از هم سن و سال های ما دیگه بچه نقش گذشته رو نداره و خیلی مهم نیست.

البته تا وقتی که نباشه وگرنه بعد اومدنش مهم ترینه.

اما جواب اینکه آیا با همسرم اگر حتی مشکل داشت هم ازدواج می کردم نه است. چون ذات یک زن اینه که مادر باشه و مادر بشه. به خاطر اینکه فردا مادر نشدن رو به پای از خودگذشتگی برای عشق نگذارم و از عشقم زده نشم فک نکنم اون آدم رو انتخاب کنم.

البته این مسئله بعد ازدواج فرق می کنه و شاید اگه بعدش بفهمم مشکل داره به پای انتخاب عشقم بمونم و عاشق باشم.

درباره بچه از بهزیستی هم حقیقتش اینه که فک می کنم بچه ها به ذاتشون بر می گردن و تو که نمی دونی اون بچه ذاتش از چه خونواده ای هست. پس فک نکنم ریسک کنم و چنین کاری انجام بدم.

راستی صمیم جون! دوست دارم و تبریک به خاطر اینکه داری به صمیم ایده ال خودت نزدیک می شی. درباره وزن.
بوس

قلم نگار دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 ساعت 09:38 http://www.sepidghalam.blogfa.com

سلام.
اگر من بودم قبول می کردم. وقتی می بینی کسی می تونه خوشبختت کنه دیگه بچه مهم نیست. چه بسا مردایی که بهت بچه بدن اما بدبختت کنن.
ضمناً هنوز معلوم نیست که اصلاً بچه ای در کار نباشه. خونه آخر هم آوردن یه بچه از بهزیستیه که هم ثواب داره و هم خونه رو گرم می کنه.

ملودی دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 ساعت 09:16 http://melody-writes.persianblog.ir/

صمیم جون به نظر من اولا که پسر خوب تا یه سال باهاش زندگی نکنی خوب بودنش معلوم نمیشه !!!یعنی کلا اولش همه به نسبت خوبن و این رفتارای بعدیه که زندگی رو میسازه .بعدشم چطور قبل از ازدواچ به فکر آزمایش این مدلی بودن؟ الان میگی ملودی مثل آدم سوالو جواب بده برو چرا داری تفسیر میکنی!!!!ولی جدی . من بودم به شخصه نسبت به این ازدواج تردید میکردم و این کارو انجام نمیدادم .البته خودت میدونی که در یه صورت من میخواستم اینکارو انجام بدم که اون استثنا بود ولی در شرایط عادی نه . درسته امکان همه چیز هست این که دو نفر بدون اینکه بدونن ازدواج میکنن و امکان داره بچه دار هم نشن ولی وقتی ادم یه چیزی رو از اول میدونه به نظرم باید تا تهش فکر کنه .درسته بچه همه ی زندگی نیست اما بعد از چند سال که این نیاز حس میشه از طرف اون خانوم بچه نداشتن و اینکه نمیتونن بچه ای بیارن تبدیل میشه به یه سرکوفت به آقاهه و علاوه بر اینکه جو زندگی رو متشنج میکنه باعث میشه خانومه به این نتیجه برسه که داره یه منتی سر اقاهه میذاره که باهاش زندگی میکنه .این علاوه بر اینکه آقاهه رو از زندگی سرد میکنه اعتماد به نفسشو هم میگیره و تبعات بدی داره کلا .حالا خانومه هم تا صد سال دیگه این حسو نکنه .خود آقا هه شاید بره تو توهم که وای ببین من چی بودم که این با این شرایط منو پذیرفت و تازه راضی هم هست و همه این مساله رو به خوب بودن طرف ربط نمیدن بلکه به خوب بودن خودشون ربط میدن و میرن تو توهم که چی بودیم ما.تازه یه جنبه دیگه هم هست که باز اقاهه بره تو توهم که نکنه کاسه ای زیر نیم کاسه ی خانومه ست و داره از این موقعیت استفاده میکنه تا زن سالاری بازی در بیاره و پوئن مثبت بگیره .اینا سال اول دوم سوم ازدواج پیش نمیاد ولی وقتی پیش بیاد دیگه بیا و درستش کن .مضافا اینکه من باشم شخصا عاشق اینم که بچه داشته باشم و نمیتونم قبول کنم .حالا نظریه ها فرق میکنه اما من نمیتونم . تازه اگه این مورد برای ما خانوما باشه چی ؟ یه روز آقاهه تحمل میکنه ؟ خیلی به خودش زحمت بده یه سال بعد صداش از جهات مختلف در میاد . به نظرم بهتره بیشتر دقت کنن و مطمئن بشن کلا امکان باروری صفره یا نه ؟ در مورد بچه اوردن از بهزیستی هم اولا خیلی شرایط سختی داره تازه مال وقتیه که زن و شوهر از این مراحل توهم زا !!!! در اومده باشن و تازه بازم مشکلات بعدی رو دارن وقتی بچه بزرگ بشه و غیره .نمیدونم شاید خودخواهی به نظر بیاد اما من بودم خاضر نبودم این کارو بکنم .شاید فقط عقلانی فکر میکنم و در نظر نمیگیرم احساس و دوست داشتن طرف مقابل هم هست ولی نمیدونم چرا اصلا نمیتونم قبول کنم ومخصوصا آدم خودش بچه داره بیشتر سختشه که تصور کنه اگه یه روز نداشت .

در گوشی دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 ساعت 09:09 http://shooikar50-50.blogfa.com

سلام صمیم عزیزم خوبی راستش من اصولا اصلا بچه دوست ندارم چون واقعا مسئولیته تازه بعدها هم اگه از زندگیش ناراضی باشه مارو متهم می کنه واسه خودمون اونو به این دنیا آوردیم در مورد بهزیستی نمی دونم خب اگه بتونن مثل بچه ی خودشون دوستش داشته باشن چه ایرادی داره اگه بچه بخوان خب اینم بچه است مگه حتما باید مال خودشون باشه خب تربیت بچه که مهم تر از همه چیزه نمی دونم من اگه جای خانومه بودم و دوستش داشتم باهاش ازدواج می کردم

می می دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 ساعت 09:05

من الان دقیقا توی این شرایطم! با پسری آشنا شدم که هم سن هستیم و الان ده ساله همدیگه رو میشناسیم و توی سن 28 سالگی تصمیم گرفتیم ازدواج کنیم. نامزد من فاقد اسپرم هست و اصلا امکان بچه دار شدن نداره ولی این مساله هیچ تاثیری روی تصمیم من نذاشته چون کاملا نامزدم رو میشناسم و به نظرم بهترین مرد واسه من هست و شرایط عمومی مثل تحصیلات و . . . رو داره.در ضمن با موسسه رویان مشورت کردیم و بعد از ازدواج میتونیم به صورت قانونی تقاضای دریافت جنین بدیم و با مجوز پزشک قانونی از امکان اهدای جنین استفاده کنیم و من خودم باردار بشم. شرایط کاملش توی سایت رویان هست.در کل همونطور که صمیم جون گفت این مساله فقط به شناخت شما و میزان علاقه و اعتمادتون به اون آقا برمیگرده. موفق باشید. منم خوشحال میشم ببینم بقیه چه نظری دارن چون این مورد مساله بزرگی توی زندگی من بوده.

[ بدون نام ] دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 ساعت 09:04

من الان دقیقا توی این شرایطم! با پسری آشنا شدم که هم سن هستیم و الان ده ساله همدیگه رو میشناسیم و توی سن 28 سالگی تصمیم گرفتیم ازدواج کنیم. نامزد من فاقد اسپرم هست و اصلا امکان بچه دار شدن نداره ولی این مساله هیچ تاثیری روی تصمیم من نذاشته چون کاملا نامزدم رو میشناسم و به نظرم بهترین مرد واسه من هست و شرایط عمومی مثل تحصیلات و . . . رو داره.در ضمن با موسسه رویان مشورت کردیم و بعد از ازدواج میتونیم به صورت قانونی تقاضای دریافت جنین بدیم و با مجوز پزشک قانونی از امکان اهدای جنین استفاده کنیم و من خودم باردار بشم. شرایط کاملش توی سایت رویان هست.در کل همونطور که صمیم جون گفت این مساله فقط به شناخت شما و میزان علاقه و اعتمادتون به اون آقا برمیگرده. موفق باشید. منم خوشحال میشم ببینم بقیه چه نظری دارن چون این مورد مساله بزرگی توی زندگی من بوده.

ملودی دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 ساعت 08:57 http://melody-writes.persianblog.ir/

سلاااام صمیم جون خوشگل و ماه و دوست داشتنی من.اول از همه قربون تو کدبانو برم با این غذاها که تعریف میکنی دهن آدم آب میفته .بوووووووس گنده . بعدشم برای اون سه کیلوهه خیلی خیلیییی خوشحالم .دختر یه هزار ماشالا هم بنداز تنگ این خبر دیگه .حیگر این یونا رو هم برم هزار ماشالا بهش از قول من بوسسسس گنده برای یونا خوشگله . ایشالا که جمع سه نفریتون همیشه شاد و شنگول باشین عزیزم .حالا برم سر جواب این سواله

صبا و پرهام دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 ساعت 08:25 http://anymoanyma.blogsky.com

سلام

من آدم جزئی نگری هستم. اول این سوال برام جالبه که چطور برای ازدواج آزمایش اسپرم دادین؟

معمولا همچین چیزی روال نیست.

در هر صورت من دوستی دارم که همسرش همین مشکل رو داشت و بخاطر همین هم زیاد برای پیشگیری سخت نمی گرفت. ولی همون 2 ماه اول بار دار شد. حالا اینکه آزمایش درست نبوده، تفسیرش درست نبوده و یا صلاحش در این بوده رو نمی دونم

گفتم جهت اطلاع شاید لازم باشه آزمایش رو تکرار کنین

========

من فکر می کنم باید با یک نفر از اعضای خانواده همسرت هم در میون بذارین

آفتاب ایرانی دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 ساعت 08:15 http://www.aftabirani.blogfa.com

آأم اگر پول داشته باشه خیلی خوبه بتونه چندین بچه رو به سرپرستی قبول کنه یا کلا خرجش رو بده.
حتی می تونی بچه رو نیاری ولی یکی یا دو تا بچه رو زیر پوشش خودت بگیری و ماهیانه خرجشون رو بدی.
خیلی هم ثواب داره.

آفتاب ایرانی دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 ساعت 08:11 http://www.aftabirani.blogfa.com

سلام.
نی نی و زندگی و همش دست خداست و از بنده خدا کاری ساخته نیست .
خدا اگه بخواد بهتون بچه هم میده.

فرزانه دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 ساعت 07:59 http://lahzehayezendegi.blogfa.com

خب باید دید که این آقا میدونسته که این مشکل رو داره یانه؟ اگه می دونسته چرا خودش نگفته؟

دیگه اینکه باید به یه متخصص مراجعه کرد و دید که آیا مشکل ایشون فقط ممکنه منجر به عدم باروری بشه یا اینکه توی رابطشون با شما هم ممکنه مشکلاتی به وجود بیاد.

در مورد بچه هم خب راستش به نظر من اکثر آدم هایی که توی این شرایط یا شرایط مشابه قرار می گیرین خیلی احساسی عمل می کنن و سریع می گن بچه نمی خوایم و اگه خواستیم از پرورشگاه میاریم و از این حرفا، اما باید با خودمون روراست باشیم صحبت یک عمر زندگیه، باید بشینی و فکر کنی این بچه دار شدن یا نشدن چقدر میتونه توی زندگیت تاثیر داشته باشه، نمی شه بگی بچه نمی خوام بعد همیشه حسرتشو داشته باشی یا اینکه این موضوع باعث بشه که شوهرتو دست کم بگیری و ارزش لازم را براش قائل نباشی. به نظر من مهمترین کار اینه که با خودت روراست باشی.

مهدخت یکشنبه 25 اردیبهشت 1390 ساعت 23:21 http://mamanomaral.persianblog.ir/

به نظر من باید این سوال رو اول از کسایی که مدت زیادیه بچه دار نشدن بپرسند.چون ماها که بچه داریم و یا اونا که تازه ازدواج کردند و هنوز خودشون بچه نخواستند نمیتونیم درست به این موضوع فکر کنیم .شاید تا چند سال اول بچه نداشتن مشکلی نداشته باشه و حتی خوب هم باشه .ولی ده پانزده سال بعد نمیدونیم چی پیش میاد.ولی کسانی که مدت زیادی بچه دار نشدن خوب با مشکلات این نوع زندگی آشنا هستند.

ولی به نظر من قبل از ازدواج باید با دکترهای ماهری صحبت کنند شاید درمان داشته باشه.

من فکر کنم اگه میدونستم شوهرم نمیتونه بچه دار بشه باز هم باهاش ازدواج میکردم.ولی این حرف رو بعد از شش هفت سال زندگی باهاش میزنم.شاید اگه از قبل از ازدواج و شناخت کامل اینو میدونستم با هاش ازدواج نمیکردم.
حالا برم ادامه مطلب رو بخونم.

[ بدون نام ] یکشنبه 25 اردیبهشت 1390 ساعت 22:15

اول اینکه در درجه اول خودت را باید نگاه کنی و آرامشت را بعد بچه...
دوم اینکه رویان الان هزار و یک جور کار میکنه که یکیش هم درمانه همین مورده...
سوم هم اینکه شاید ازدواج کردی با یکی که هیچ مشکلی نداشت و بعد از ازدواج به دلیل یک حادثه یا بیماری مشکل پیدا کرد...
اون موقع می خوای چکار کنی؟واسه بچه نداشتن جدا بشی؟؟؟

تینا یکشنبه 25 اردیبهشت 1390 ساعت 21:48

بهتره از یک دکتر متخصص کمک بگیری
فکر نمیکنم مشکل حادی باشه
این در حالیکه نظرات ما کارشناسی نیست عزیزم
با یک متخصص صحبت کن حتما

[ بدون نام ] یکشنبه 25 اردیبهشت 1390 ساعت 19:52

میدونی مشکل کجاست
مشکل اینجاس که تو کشور ما اکه کسی ازدواج کنه و بچه دار نشه حالا یا نخواد یا نشه انکار جرم کرده
کلا تو ذهن مردم ما ازدواج برابر است با بچه داشتن
فقط این مسئله نیست که ما بچه بخوایم یا نه
باید تمام عمر جواب حتی نکاههای مردم رو بدی
ببین میتونی
انقد خودت توجیح هستی
تحقیق جامعی کن ببین راه درمان وجود داره یا نه
مسلما اکه وجود داره و اون فرد از همه نظر مناسبه خوب ازدواج کن ولی اکه بچه دار نمیشی و درصدش بالاس
اصلا احساساتی عمل نکن میدونی تو اکه الان احساساتی عمل کنی و فردا تو زندکی پشیمون بشی ضررش هم به تو هم به اون میرسه کم کم این احساس بد رو به اون هم توزندکی منتقل میکنی خودش هم عذاب میکشه و هردوتون زندکیتون خراب میشه
من اکه جای تو بودم و درصد بچه دار شدن وجود نداش
اصلا قبول نمیکردم چند ماه افسردکی من و طرفم می ارزه به یه عمر پشیمونی
شاید الان بچه واست مهم نباشه ولی چند سال بعد جای خالیشوتو زندکی احساس میکنی
این آزمایش رو همه باید قبل ازدواج بدن؟چه جوریه اسمش چیه منم راهنمایی میکنید لطفا؟؟؟؟؟؟
ممنون

مریم و علی یکشنبه 25 اردیبهشت 1390 ساعت 19:31 http://alidelam.blogfa.com

نظر شخصی من:
هنوز که هیچ عشقی بینتون ایجاد نشده به اونصورت پس میتونین آینده نگرتر باشین
خودم رو مثال میزنم قبل ازدواج میگفتم بابا بچرو میخوایم چیکار ولی الان که هنوز عروسی نکردیم مخ علیرو خوردم بسکه گفتم نی نیییییییییییی!!! یعنی آدم وقتی ازدواج میکنه و عاشق همسرش میخواد بچه ای هم داشته باشه و با عشق اونو بزرگ کنن، یجور دوره ی دیگه ای تو زندگیه تو بعضی از زندگیا زندگی رو از یکنواختی درمیاره و یجور شور وشوق خاصی به خودش میگیره
البته شااااید فرزند زمان پیری هم به دردمون خورد
خیلی پراکنده گویی کردم چون عجله دارم
ولی کلا عقیده دارم اگه شرایط دیگه و خواستگارای دیگه هم دارین میتونین روشون فکرکنین
امیدوارم بهترین راه جلوتون قرار بگیره و چه با بچه چی بی بچه خوشبخت شین

بلوطی یکشنبه 25 اردیبهشت 1390 ساعت 18:35 http://number13.blogfa.com

سلام صمیم من هنوز جواب تورو نخوندم و می خوام خودم اول بگم!!
راستش اینکه اسپرماش کمه خوب دلیلی نمیشه عقیم باشه شما می تونید با روش هخای ازمایشگاهی بچه دار شید.
از بهزیستی بچه اوردن کار بسیار خوبیه ولی چند مشکل داره
یک اینکه خیلی سخت ممکنه به کسی بچه واگذار کنن و شرایطش واقعا مشکله!
دو این بچه ها اغلب پدر مادر هاشون معلوم نیستن و مشخص نیست که بیماری های ژنتیکی ممکنه داشته باشن که تو اینده بروز کنه...ممکنه کم هوش باشن و یا حتی کوتاه قد و خولاصه خودتون بهتر می دونید طیف بیماری های ژنتیکی تا چه حد گستردست...البته اینارو تا حد امکان غربالگری می کنن و سالم میدن دست شما! ولی خوب اینکه در اینده چه مشکلی پیدا کنن رو نمیشه با هیچ ازمایشی حدس زد!
بهتره در مورد اینکه ایا می تونید خودتون با روش های باروی تخمک و اینا بچه دار شید یا نه بپرسید. این روزا که زن های مجرد هم می توننن خودشون بچه دار شن دیگه فکر نمی کنم مسئله کمبود اسپرم یا حتی ازو اسپرمیا هم مشکل بزرگی باشه!
به هر حال بی گدار به اب نزنید.
.من اگر بودم و این اقا مشکل خاص دیگه ای نداشتن قبول می کردم!

ثمر یکشنبه 25 اردیبهشت 1390 ساعت 18:21

اگه طرفم رو اونقدر میشناختم و مطمئن بودم که آدم واقعاً قابل اعتمادیه و همونیه که من میخواستم و با معیارهایی که برای خودم در نظرم گرفتم هم خوانی داشت، چرا که نه؟ من شخصاً کسی هستم که زیاد به بچه و فلسقه اش علاقه ندارم و بیشتر دلم میخواد دو نفری زندگی کنیم. خب برای من شخصاً یه بچه از بهزیستی آوردن اصلاً مشکلی نیست. اما بعضی ها خیلی روی بچه و اینکه بچه خودشون باشه تاکید دارن ولی من نه. پس آدم باید واقعاً از خواسته های خودش و طرف مقابلش آگاهی داشته باشه و بعد این کارو بکنه. جوری که بعداً نخواد هی فکر کنه که قربانی شده. در حقیقت شما اینجا مشکل رو میدونی و با آگاهی کامل میخوای تصمیم گیری کنی، پس بعداً دیگه نمیتونی کسی رو سرزنش کنی بنابراین باید واقعاً آگاهی تون از خواسته های عمیق قلبی تون زیاد باشه و با تفکر کامل پیش برید نه اینکه صرفاً از روی احساس تصمیم بگیرید.

ماریا یکشنبه 25 اردیبهشت 1390 ساعت 17:18 http://www.rainyandsunny.blogsky.com

سوال خیلی سختیه ممکنه الان آدم تو حال و هوایی باشه که واسش مهم نباشه مثلا اینکه طرفش رو خیلی دوست داشته باشه ولی نمی شه صد در صد مطمئن بود که ده سال دیگه هم همین حس رو داشته باشه. به نظر من اگه با توجه به روحیات خودش میدونه که این موضوع واسش تبدیل به یه عقده نمیشه اشکالی نداره که بچه دار نشن. چون به هر حال این یه کمبوده تو زندگیشون که اگه تبدیل به عقده نشه میشه باهاش کنار اومد.
در مورد بهزیستی هم باید بدونه که بچه اوردن از بهزیستی به این اسونیها هم نیست و مستلزم صرف زمان و هزینه بسیاریه.

یلدا یکشنبه 25 اردیبهشت 1390 ساعت 16:45 http://khaterestoon.blogsky.com

اگر اون آقا هیچ مشکل دیگه ای نداره و شما هم خودت آدمی نیستی که عشق بچه باشه و برات خیلی مهم نیست بچه داشته باشی یا نه خیلی قضیه ی مهمی نیست ... می شه از این مشکل چشم پوشی کرد

کندوی عسل یکشنبه 25 اردیبهشت 1390 ساعت 16:29

ضمنا با آوردن بچه از بهزیستی هم زیاد موافق نیستم چون اصولأ از مسئولیت سنگین بزرگ کردن از بچه فراریم. اگر آدم طرف مقابلش رو دوست داشته باشه و همخوانی زیادی با هم داشته باشن، توی دنیای به این بزرگی چیزای خیلی خیلی بهتر از بچه هم پیدا میشه که باهاش سرگرم بشه و از زندگی خسته نشه !

کندوی عسل یکشنبه 25 اردیبهشت 1390 ساعت 16:26

اگر طرف مقابلم از نظر سایر شرایط ایدا آل من باشه ، از نظر من احتمال عقیم بودن مهم نیست. البته دلیلش اینه که من بدم نمیاد بچه نداشته باشم . کلأ علاقه ای به داشتن بچه ندارم .
اما مسلمأ اگر آدمی بودم که خوشبختی رو در داشتن بچه می دونستم و ازدواج می کردم با هدف بچه داشتن، هیچوقت با مردی که شاید عقیم باشه ازدواج نمی کردم !

گلبرگ از ترکیه یکشنبه 25 اردیبهشت 1390 ساعت 16:12 http://golbarg4.blogfa.com

به نظر من اگه از نظر منطقی(نمیگم احساسی چون احساس ادم تغییر میکنه) کامل اون اقا بهش میخوره روحیاتشون علایقشون دنیاهاشون یکی هست باهم میتونن خوش بگذرونن وهمو واقعا درک کنن اونوقت ارزش داره از این موضوع گذشت
ضمن این که الان روشهای درمان ناباروری خیلی پیشرفت کرده و به احتمال زیاد همون اسپرم کم هم حالا با لقاح مصنوعی اینا کفایت کنه
غیر اون الان روش اسپرم اهدایی هست که کاملا هم شرعی و مجاز هست یعنی اسپرم مرد دیگه ای رو تلقیح میکنن
جدای اینها بچه بهزیستی یا بچه یتیم هم به سرپرستی قبول میشه کرد که هرچند سخته ولی کار باارزش و انسان دوستانه و خدا پسندانیه که اونم به هرحال یه گزینه هستش

الهه یکشنبه 25 اردیبهشت 1390 ساعت 16:00 http://www.zizoo21.blogfa.com

سلام
به نظر من
بستگی داره که کی باشه
نه خداییش قبول نمیکنم
چون من میتونم این امکان به خودم و یه نفر دیگه بدم که صاحب بچه بشه
ببین عزیزم
وقتی یکی ناباروره یه کسی میره خواستگاریش که خودشم نابارور باشه
مگه در حالت خاص که پای عشق وسط باشه
بعد اگه من زن کسی دیگه بشم این فرصت رو برای یه ادم نابارور ایجاد میکنم که اونم ازدواج کنه
یعنی این پسر میتونه بره خواستگاری کسی مثل خودش
و منم کسی مثل خودم
باید طرف از همه نظر همتای خودت باشه
من میگم حتی اگه طرفم ارزشش داره و پای عشقم درمیونه
بازم تصمیم کورکورانه است
چون با گذشت زمان جای خالی بچه احساس میشه و مشکلاتی از نظر روحی برای خودت پیش میاد
میدونی؟
به نظر من اول برید پیش مشاوره های ناباروری
و شرایط این اقا رو بهش شرح بدید
اگر امکانش هست که با غربالگری و یا گرفتن اسپرم و بارور کردنش تو ازمایشگاه و تزریق به زن بچه هم به وجود بیاد
و یا با روش های نوین بارداری این مشکل حل میشه
در صورتیکه
تاکید میکنم در صورتیکه
واقعا شرایطت ایجاب میکنه زنش بشی
یا مجبوری
یا عاشق سرسختید و ....
مشکلی نداره
در غیر اینصورت بهتره با همتای خودت ازدواج کنی که بعدا با دیدن بچه های مردم مشکل روانی و عاطفی برات پیش نیاد
کما اینکه بچه خیلی روی زندگی ها تصمیم میذاره
به نظر من بهتره با مشاور خانواده هم صحبت کنی
انشاا... که درست میشه
موفق باشی

الهام یکشنبه 25 اردیبهشت 1390 ساعت 15:48

اگه عاشقش نیست و فقط خواستگاره نباید ازدواج کنه معلومه که تو این شرایط بچه خیلی مهمه چرا باید خودشو ازحقه طبیعیش محروم کنه

رضوان یکشنبه 25 اردیبهشت 1390 ساعت 15:29

صمیم عزیز ازت ممنون که اینو می خونی ...ببخش و امیدوارم شاد باشی و سالم در آغوش خانوادت خوشبخت و خوشبخت تر باشی...

شیما یکشنبه 25 اردیبهشت 1390 ساعت 15:01

به نظر من بستگی به این داره که چقدر طرف مقابلتو دوست داری؟ وقتی آدم یه نفرو خیلی دوست داره واسه اون حاضره از همه چیزش بگذره.به شرایطش نگاه نکن به این فکر کن که اخلاقش اون چیزی هست که شما می خوای ؟اگه آره در اون شرایط . این موضوع مشکلی ایجاد نمی کنه چون حتما راهی واسش هست.خدا خیلی بزرگه........

ستاره چین یکشنبه 25 اردیبهشت 1390 ساعت 14:46 http://platinfish.blogfa.com

نه این کار رو نمیکردم! اصلا و ابدا! روی عشقم هم پا میزاشتم چون در دراز مدت مشکلاتش عشق رو از سرم میپروند…۵۰٪ ازدواج به بچه هست… هستن کسایی که اهمیت نمیدن ولی تعدادشون اقلیه…رابطه سالم زناشویی باید توش بچه هم باشه…
اگر از اول زن این اقا شده بودم و بعدن میفهمیدم همچین مشکلی داره به پاش وایمیستادم تا اخرش …به درمان و بهزیستی هم فکر میکردم…ولی با دونستن همچین چیزی این کار رو نمیکردم…سری که درد نمیکنه دسمال نمیبندن !

حوری یکشنبه 25 اردیبهشت 1390 ساعت 13:55

من با نظر صمیم جان کاملا موافقم. ضمن اینکه الان برای بچه دارشدن راه های مختلفی هست و حتی با کمک یک اسپرم و یا حتی بدون اسپرم هم میشه بچه دار شد. پس بچه دار شدن یا نشدن نباید مانع از ازدواج بشه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد